تهیونگ پرید وسط جق زدنم...
فقط خندید و کنارم روی تخت دراز کشید...
من فقط ادامه دادم تا اینکه کام روی دستم پاشید و
اون لیسیدش!...
YOU ARE READING
Therapy | Vkook
Fanfiction[تمام شده] دو پسر... با روح هایی خسته...اما از یک جنس! در جستجوی آرامش... درِ قلبشون رو با کلید عشق به روی هم باز می کنن... آیا این عشق ابدیِ؟!... _مقدمه بالا نوشته مترجم است! _ آپ شده در چنل purplewhale_fic@ _ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نو...
جونگ کوک
تهیونگ پرید وسط جق زدنم...
فقط خندید و کنارم روی تخت دراز کشید...
من فقط ادامه دادم تا اینکه کام روی دستم پاشید و
اون لیسیدش!...