شیپ وی ووشیان و. جیانگ چنگوی ووشیان با ناراحتی به رفتن خواهر و برادرش خیره شد. با یهو دیدن خواهرش داخل لباش عروسی خیلی خوشحال بود ولی بیشتر از همه میخواست توی عروسی شرکت بکنه. همراه ون نینگ به سمت تپه های تدفین رفتن تا بقیه از دیر کردنشون نگران نشن. تو راه برگشت بود که ون نینگ چیزی به اون داد:
-وی گونگزی، رهبر فرقه جیانگ اینو بهم داد تا به شما بدم.
وی ووشیان با کنجکاوی نامه رو از دست ون نینگ گرفت و بازش کرد.
{وی ووشیان احمق.
من بعد بردن آ جیه به قوم جین دوباره بر میگردم پیشت.
بهتره سه روز دیگه توی مسافر خونه اصلی ییلینگ باشی.
وگرنه پاهات رو میشکونم.از طرف
جیانگ وانیین.}وی ووشیان از خوندن نامه برادرش خندنش گرفته بود. این پسر حتی توی محبت کردن هم خشنه. به ون نینگ نگاهی انداخت:
-ممنونم.
-خواهش میکنم وی گونگزی.
وقتی به تپه های تدفین رسیدن، ون چینگ منتظرشون بود. ون نینگ یه سمت ون یوان رفت تا سوپی که از جیانگ یانلی گرفته رو بهش بده. قرار بود اون شب یه مهمونی کوچیک برگذار کنن و وی ووشیان از این بابت خوشحال بود.
(سه روز بعد..)
وی ووشیان وارد مسافر خونه ییلینگ شد. خدمتکاری به سمتش اومد و لبخندی زد.
-ارباب جوان چه کمکی میتونم بهتون بکنم؟
وی ووشیان اومد چیزی بگه دستی روی شونش نشست.
-ما رو ببرید به بهترین اتاقتون و برامون بهترین شراب رو بیارید.
وی ووشیان به عقب برگشت و لبخندی به برادرش زد.
-اوه چنگ چنگ، چه سریع دلت برای گه گه تنگ شده!
جیانگ چنگ محکم توی کمر وی ووشیان کوبید.
-این طوری صدام نکن گیر دیونه تو فقط پنج روز ازم بزرگ تری.
-اینم خودش خیلی مهمه.
خدمتکار دوباره به سمت برادرای یونمنگ رفت.
-از این طرف قربان.
وی ووشیان و جیانگ چنگ، اون خدمتکار رو دنبال کردن و به سمت اتاقی که از بقیه جاها دور تر بود هدایت شدن. جیانگ چنگ انعامی بهش داد و داخل شدن.
وی ووشیان نگاهی کلی به اتاق انداخت. گوشه اتاق یه تخت بزرگ دونفره قرار داشت و با وسایل زیبایی تزئین شده بود. وسط اتاق یه میز و دوتا صندلی قرار داشت که هر کدوم روی اون نشستن.سکوت سنگینی بین اون دو نفر ایجاد شد. هیچ کدوم نمیدونستن چطوری سر صحبت رو باز کنن! مدتی همون طوری به سکوت گذشت که دو تا مستخدم شراب های اعلای اون ها رو آوردن و بیرون رفتن.
VOUS LISEZ
Me and my oneshot
Fanfictionاین جا من وانشات ها و چند قسمتی هایی که نوشتم رو قرار میدم. من از نوشتن لذت میبرم امیدوارم شما هم از نوشتن های من لذت ببرید. فقط ممکنه چیز های سمی هم بنویسم فقط مراقب باشید❤️❤️❤️❤️❤️^_^^_^^_^^_^