3

1.9K 165 50
                                    

پسر عمیقا برای فلیکس متاسف بود ولی چاره ای نداشت...

بعد از این که زن به همراه پسر عجیب اتاق و ترک کرده بودن فلیکس حالا تنها شده بود
کمی که گذشت خدمتکاری وارد اتاق شد و یک دست لباس برای فلیکس روی تخت گذاشت و گفت "خانم گفتن این لباسا رو برات بیارم" و بعد از اون جا رفت
وقتی خدمتکار رفت فلیکس اروم سمت لباسا خزید و اونا رو برداشت تا بپوشه

لباسی یه دست پیرهن و شلوار سفید بودن
یه شلوار نخی ساده و پیرهنی سفید که یقه و آستینش کمی کار شده بود
felix clio 2021 ss collection¹

لباسا رو که پوشید نگاهی به خودش توی آینه کرد
دوسشون نداشت ولی چاره دیگه ای هم نداشت
سعی کرد کمی تو اتاق بچرخه و خودش و سرگرم کنه
پس شروع کرد به سرک کشیدن و پیدا کردن سوراخ‌سمبه‌ های اتاق
کشو های دراور کوچیک توی اتاق شروع کرد
اما اونجا هیچ چیز سرگرم کننده ای نبود
پس تصمیم گرفت بره داخل کمد زن و کمی اونجا تجسس کنه
کمد واقعا بزرگی بود بین لباسای زن رو گشت لباسا معمولا کت و پیرهن تو طرح ها و رنگای مختلف بودن و نشون دهنده سلیقه کلاسیک زن بودن
پسر قیافه منزجری به خودش گرفت و از کمد زن بیرون اومد

با کلافگی روی کاناپه اتاق ولو شد و کم کم چشماش گرم شد...

وقتی چشماش رو باز کرد متوجه شد که زمان زیادی گذشته

کمی با نگاهش داخل اتاق گشت و زن رو روی مبل کوچیک راحتیش پیدا کرد که نشسته بود و کتاب میخونم

زن در حالی که مشغول کتاب خوندن به نظر می‌رسید گفت : " بیدار شدی؟"
بعد کتابش رو بست و رو میز کنارش گذاشت
به حالت دستوری ادامه داد "بیا اینجا"

پسر دستپاچه از جاش بلند شد و سمت زن رفت
کمی ضعف کرده بود و بخاطر همین کمی میلرزید

وقتی زن لرزش پسر رو دید از جاش بلند شد ، سمت دراور کوچیکش رفت و به پسر اشاره کرد روی صندلی رو‌به‌روش بشینه
و اروم لب زد "وقتی خدمتکار برات غذا آورده بود خواب بودی"

کمی تنقلات برای پسر اورد و در حالی که سر جاش برمیگشت ادامه داد اینا رو بخور ضعف کردی

فلیکس تشکر کوچیکی کرد و اروم شروع به خوردن خوراکیا کرد...
وقتی تغریبا از خوردن دست کشید زن بهش گفت "اه یه تیکه از این شکلات بخور خیلی خوشمزس "
فلیکس یک تیکه از شکلات خورد و از زن تشکر کرد

زن کتابی که توی دستش بود که به پسر داد و گفت از جایی که علامت زده براش بخونه
پسر شروع به خوندن کرد زن هم اروم چشماش و بست و به صدای ملایم پسر گوش داد

4_Mafia's bitchWo Geschichten leben. Entdecke jetzt