pt.9

69 13 24
                                    

𝖂𝖆𝖗 𝕺𝖋 𝕿𝖎𝖒𝖊
𝔖𝔢𝔞𝔷𝔬𝔫 1 : 𝓣𝓱𝓮 𝓣𝓲𝓶𝓮 𝓞𝓯 𝓣𝓻𝓾𝓽𝓱
𝔭𝔱.9
_______________________________________________
hyunjin pov

چند دقیقه ای بود که با لوهان هیونگ دم یه کلبه چوبی ایستاده بودیم بعد چند دقیقه صدایی اومد از پشت درختا اومد
لوهان : خب فکر کنم جمین اومد
...:ولم کن عوضی نکنه میخوای بمیری
.....:چرا باید یه کیوتی مثل تورو ول کنم تازه میخوام باهات حرف بزنم
......:من نمیخاوم با عوضیی مثل تو حرف بزنم الانم ولم میکنی وگرنه بد میبینی
.....:اوهو روباه کوچولومون زبون در اورده وقتی زبونتو کشیدم بیرون میفهمی با کی چجوری حرف بزنی

هیونجین: هیونگ این صدای چیه
لوهان:اون مرتیکه ی عوضی اوه سهون خودم میدونم چیکارش کنم
لوهان به سمت صدای نامشخص دویید منم پشتش رفتم ببینم چیشده
لوهان : یااااا اوه سهون حوصلت سر رفته دیگه با دخترا حال نمیکنی اومدی این دور و ور چی بهت میرسه انقدر این بچرو اذیت میکنی ها بزن بچاک تا عصبیم نکردی

سهون:اوه اوه مثل اینکه بامبی کوچولو عصبی شده میخوای چیکار کنی مثلا

لوهان دستشو میاره بالا و بدون اینکه به سهون دست بزنه میبرتش رو هوا

لوهان : میدونی میتونم انقدر بکوبونمت تو این درختا که بمیری پش بزن بچاک

و دستشو میاره پایین و سهون میوفته زمین
سهون یه نیشخند میزنه : به هم می رسیم اقای لو
و میره
لوهان میدوعه سمت پسری که روی زمین بود : شت جمین خوبی کاریت نکرد که اون وحشی
پسری که انگار همون جمین بود سرشو به معنای نه تکون داد

جمین :نه هیونگ خوبم برای چی اومدی اینجا

لوهان : اااااا خب اومدم هیونجینو بهت معرفی کنم اره داداشمون خوناشامه ولی خب مثل اون سهون بیشعور نیست

هیونجین : هیونگ من واقها دوست دارم با جمین اشنا بشم ولی فکر کنم باید برگردیم داره دیر میشه
.
.
.
.
.
.
.
جیمین : این دوتا کجا‌ موندن
یجی که از همون اول درگیر لباسش بود داد زد : خودت گفتی که با لوهانه هیچی‌نمیشه مردک چرا دیگه زر میزنی خفه خون بگیر

تهیونگ : چه مرگته تو همش به اینو و اون میپری

فلیکس : اروم بگیرید دیگه انقدر بهم نپرید
یونا به تبعیت از فلیکس سرشو تکون میده: اره دیگه چقدر دعوا میکنید اروم باشید

یجی : شین یونا تو یکی دیگه دهنتو ببند که اگه یه چیز دیگه بگی دهنتو جر میدم با لباس فاکیی که به من دادی

رزی با لحن خیلی جدیی میگه :هوانگ یجی میدونی با پریدن به این و اون عصابت اروم نمیشه اگه عصابت خورده دلیل بر این نمیشه که عصاب بقیه رو هم خورد کنی پس اروم سرجات بشین

یجی غر غرایی زیر زبون میکنه و ساکت میمونه

لوهان:وای واقعا متاسفم اصلا زمان از دستم در رفت حواسم نبود واقعت واقعا ببخشید

𝖂𝖆𝖗 𝕺𝖋 𝕿𝖎𝖒𝖊 ₛₑₐₛₒₙ ₁ тнє тιмє σƒ тяυтнWhere stories live. Discover now