اره هی بالاخره مجبور شدم بیام توی واتپد بقیه اینور رو آپ کنم...
چرا همیشه چیزی که ازش میترسیم اتفاق میفته؟ حالا که قراره توی واتپد اپ کنم امیدوارم حداقل اینور جز اون فیکشنهایی نشه که ته تههای واتپد دارن خاک میخورن وای واقعا اگه همچین اتفاقی بیفته ترجیح میدم آن پابلیشش کنم واقعا مضطرب کنندست
من قبلاً گفته بودم نمیتونم برای خودم بنویسم که بگم اره کم بودن نظرات مهم نیست واقعا تنها چیزی که باعث میشه من بتونم بنویسم نظراتیه که بهم میدین اگه بعد چند سال تونستم یکی از نوشتههام رو تا این چپتر برسونم بخاطر انگیزههایی بود که با نظراتتون به سمتم پرت کردین و نذاشتین توی افکار خودم غرق بشم و در آخر پاکش کنم پسس اگه دیدین یه روز آن پابلیش کردمش اینطوری نیست که خودم علاقهای به این کار داشته باشم فقط اینقدر نظرات کم بوده که انگیزم رو از دست دادم پس لطفا اگه میخونیدش کامنت و وت رو فراموش نکنید
این حرفا رو زدم که بگم اگه میخونیدش نظر بدین
مرسی و اها راستی اگه توی تلگرام تا نصفه خوندینش لطفا دوباره از اول بخونید هم یه یادآوری میشه و هم این که چپترها رو یه ویرایش تقریباً ریز کردم پس ترجیحا از اول بخونید تا اگه در آینده اتفاقی افتاد که توقعش رو نداشتین یا نمیدونستین تعجب نکنید
مرسی
وای من الان نمیخوام پابلیش کنم چرا اینقدر اضطراب دارم...
راستی باید یه حرفی از خود فیکشن بزنم... کاپل اصلی یونمینه و کاپل فرعی ویکوک
راستییی یه فیکشن دیگه هم دارم مینویسم برین یه سر بزنید بهش بوس روی صورتای قشنگتون
(حرف زدن تو پی دی اف چنل راحتتر بود وای بای...)
اول این و میگم بعد میرم طبق چپترای چنل هر چپتر رو آپ میکنم هر روز دو سه تا چپتر اپ میکنم تا به چپتر دوازده برسیم و تاکید میکنم لطفا از اول بخونین مرسی بخاطر صبوریتون
وای اون مصاحبههام فقط یکیش رو میذارم
به احتمال نود و نه درصد دوباره زمان آپ برای جمعه میشه ولی بازم قطعی که شد روزش رو می گم
همین دیگه واقعا رفتم دیگه بوس بای
YOU ARE READING
Inure •yoonmin•
Fanfiction•~inure~• °متوقف شده° اولین شبی که همدیگه رو دیدیم، ازت پرسیدم تو کی هستی و من الان بازم میخوام همین رو ازت بپرسم یونگی؛ تو کی هستی؟ انگار تازه دارم توی واقعی رو میشناسم، یونگی که من میشناختم هیچوقت این کار رو نمیکرد. ~~~~~~~~~ _ دلم میخواد ب...