part 4

809 110 0
                                    


Taehyung pov:

داشتم تو این یک ماه دنبال جيون میگشتم میدونم جیمین پیش اونه ولی انگار آب شده رفته رو زمین

= هنوز پیداش نکردین

پسری که جلوم ایستاده بود سرش رو تکون داد،

_ نه قربان

= مطمئنید همه جارو گشتید

_ بله قربان همه جارو گشتیم ولی اثری از شاهزاده پیدا نکردیم

= برید دوباره همه جارو زیرو رو کنید قبل از اینکه افرودیته بیدار بشه

_ بله قربان

پسر رفت و من به فکر اینکه تنها برادرم رو دوباره از دست بدم ترسیدم
باید قبل از اینکه دیر بشه پیداش کنم

Jungkook pov:

به جیمین نگاه کردم که دست و پاش بسته بود و داشت گریه میکرد از گریه هاش قلبم به درد میومد
ولی بعد از این گریه ها قراره عشقم برگرده و این بهم امید و قدرت میده که تحمل کنم

+ لطفا...این کارو نکن..قول میدم دوست داشته باشم..لطفا

- نه عشقم تو باید من روبه یاد بیاری

+ نه لطفا

موهای آبیش رو بوسیدم و عطر تمشکش رو وارد ریه هام کردم توی چشم های اشکی و آبیش نگاه کردم

- زیاد طول نمیکشه عزیزم

+ لطفا

- دهنش رو ببندین

نباید دلم به رحم میومد باید آفرودیتم رو برگردونم
هوسوک جلو اومد و با چسب دهنش رو بست
گریه هاش شدت گرفت که سرم رو کج کردم تا گریه هاش رو نبینم

+ مممممم...هق...مممممم

بخاطر چشب که دهنش بسته بود حرفاش خفه میشد دست و پاهاش رو مدام تکون میداد
سعی کرد که با جادو دست و پاهاش رو باز کنه که هوسوک جلوش رو گرفت ورد خوند که نتونه کاری کنه هوسوک هم یه ساحره بود و میتونست جلوی قدرت جیمین رو بگیره ولی به اندازه جیمین قدرت نداشت

- شروع کنید

$ بله قربان

هوسوک شروع کرد ورد خوندن که جیمین بیشتر تقلا کرد هوسوک همینطور ورد میخوند
یهو صحنه های آشنایی من و آفرودیته ظاهر شد
تصویر های رابطه مون و در آخر تصویر کشته شدن آفرودیته که قلبم فشرده شد
همه اون خاطره ها به سر جیمین منتقل شد
روح آفرودیته بیدار شد و به جیمین نگاه کرد انگار داشتی به آینه اون دوتا نگاه میکردی خیلی شبیه هم بودن آفرودیته لبخند شیطانی زد و وارد بدن جیمین شد که تقلا کردن و گریه کردن جیمین هم متوقف شد

هوسوک هم ورد خوندن رو تموم کرد و روی زانوهاش افتاد خیلی انرژیش رو بخاطر قدرت جیمین از دست داده بود و نیاز به استراحت داشت

موچی Место, где живут истории. Откройте их для себя