سلامم
بگم که... بمولا این چپتر و ایگنور کنید تا اطلاع ثانوی چسم باهاتون :|❤️
28 سپتامبرتون مبارک :""""
آماده اید بریم سراغ چپتر؟
نشنیدم.
بلد تررر.
خب بریم...
__________________________
خودکار سیاه رو بین دو صفحه از نوشته هاش گذاشت و دفتر خاطرات ش رو بست. دفتر رو کنار تخت روی زمین گذاشت قبل از اینکه دست هاش رو باز کنه و کش و قوسی به مفاصل دردناک کمرش بده.
ایده ی نوشتن رو لیام بهش داده بود... اوایل لویی سماجت میکرد و اصرار داشت که نوشتن خاطره واسه ی دختر بچه هاس و چیزی رو تغییر نمیده...
اما بعد از دو هفته که به زور مجبور شده بود بنویسه به این پی برده بود با نوشتن میتونه خودش رو خالی کنه...
درسته که کوچیک ترین چیزی راجب اتفاقات نمینوشت و فقط احساساتش رو روی کاغذ میآورد اما باز هم بعد از هر بار نوشتن توی اون دفتر احساس سبکی میکرد.
وارد سرویس بهداشتی شد و صورتش رو شست. با حوله ی کاغذیِ کنار روشویی صورتش رو خشک کرد و با تردید نگاهی به حمام شیشه ای انداخت...
از آخرین زخمی که روی پاش انداخته بود تقریبا یک هفته میگذشت... زمان زیادی برای لویی بود و واقعا به دوباره حس کردن اون درد و دیدن خونریزی پاش احتیاج داشت...
اما الان نمیتونست ریسک کنه چون زین و لیام خونه بودن و در اتاقش هم قفل نکرده بود...
و قطعا اگه زین میدید لویی توی اتاقش نیست بدون هیچ خجالتی در سرویس بهداشتی رو باز میکرد و اصلا براش مهم نبود با چه صحنه ای رو به رو بشه...
و مسلما آخرین چیزی که لویی میخواست این بود که زین اون رو در حالی ببینه که پاش در حال خونریزیه و با نگرانی های مسخره و قانون های مسخره ترش اجازه نده لویی دوباره اونکار رو انجام بده.
انگشت های اشاره ی هر دو دستش رو به گوشه ی چشم هاش رسوند و ماساژ داد قبل از اینکه دستگیره ی در رو بچرخونه و مجددا وارد اتاق شد.
قدم های خستهش رو به سمت کمد لباس سوق داد و درِ کمد رو باز کرد قبل از اینکه با کرختی تمام به لباس هاش خیره بشه...
حتی لباس هاش هم مثل خودش افتضاح بودن...
در نهایت یه تیشرت آستین بلند طوسی و یه شلوار راحتی مشکی که هر دو براش گشاد شده بودن رو انتخاب کرد و روی تخت انداخت.
لباس هاش رو عوض کرد و لباس های کثیف رو توی سبد انداخت قبل از اینکه رو به روی میز آرایش بایسته.

YOU ARE READING
You After Him (L.S)
Fanfictionبا اون دوست داشتن رو تجربه کردم. با تو عاشق شدن رو. اون رو از دست دادم. و تورو.... (در حال نوشتن)