[ این قسمت : متجاوز پلاسیده ]
بعد از اینکه یقهی تهیونگ بین انگشت های باریک و پر از انگشتر اون زن گرفتار و به داخل خونه کشیده شد، بنگتن هم داشتن از پشت پرچین های باغچهی خونهی آقای کیم همه چی رو دید میزدن اون هم با دوربین تهیونگِ خدابیامرز که قرار بود تو اون خونه بهش تجاوز شه.
+ به نظر من این نقشه از اساس مشکل داره، ما نباید اینجوری تهیونگ رو بندازیم تو دهن شیر!
جونگکوک نمیتونست با این قضیه کنار بیاد و علاوه بر نگرانی ای که به جونش افتاده یه احساس شوم دیگه هم بهش رو آورده بود که حتی نمیدونست اسمش چیه پس فقط با استرس ناخنش رو به دندون گرفت و مدام اعتراضش رو به گوش جیمین میرسوند.
_ اگه خیلی نگرانشی میتونی بری و بهش بپیوندی!
عرضم به حضورتون که جیمین اصلا شوخی نداشت و گوشش از این حرفها پر بود، هرچند یه قسمت کوچیک از وجودش میگفت «درسته که یه کرم متحرکی ولی تهیونگ اولین و بهترین دوستته پارک» که با تکوندن سرش سعی میکرد وجدانش رو خفه کنه.
+ من اونو تنها نمیذارم!
کوکی خواست از روی پرچین به اون سمت بپره که یقهش تو دست یونگی که کنارش نشسته گیر افتاد و متوقفش کرد.
_ دو دقیقه دندون رو کبد بذار ببینم چی میشه، ناسلامتی طرف تهیونگه.. به دو سوت نکشیده مخ زنه رو میزنه، آدرس گربه رو میگیره و با موفقیت برمیگرده وردل خودت خرگوش.
در حقیقت منظورش همون «بتمرگ دیگه» بود ولی چون کوکی رو مثل داداش کوچیکترش میدید با انفاق بهش، حرفش رو مودبانه ادا کرد.
+ خدایا خودت کمک کن.
این تنها چیزی بود که جونگکوک تونست بگه و امیدوار بود پسرخالش از پس این مشکل هم بربیاد و اون زنیکه ی هورنی بهش تجاوز نکنه ولی زهی خیال باطل، خبر نداشت تو اون خونهی کذایی چخبره و داره چه اتفاقی میافته.
تهیونگ فیلمهای ترسناک زیادی دیده بود، از جمله جنگیر و احضار و توطئهآمیز اما زنی که روبروش بود زده بود رو دست تمام اون سکانسهای ترسناکی که باعث میشدن با عروسکش بخوابه، اون با لباس تنگِ قرمزش که تمام برجستگی های نداشتهشو ریخته بود بیرون جلوی پسر رژه میرفت و بهش چشمک میزد، جوری که تهیونگ دلش میخواست تو جامِ طلایی ش بالا بیاره.
_ عزیزم تو به دیدنِ من اومدی؟
وقتی یانگ با هدایت کردن تهیونگ -درواقع هول دادنش- اونو روی تک مبل نشوند و بعدم خودشو به زور کنارش جا داد و مدام درحال نوازشِ کراوات و موهاش بود، پرسید و باعث شد پسر تو دلش براش دهن کجی کنه « شتر در خواب بیند پنبه دانه » ولی در عوض فقط سرشو در تایید تکون داد و نفسش برید وقتی اون زنیکهی موذی دستشو از گردن تا روی سینهی پسر کشید.
YOU ARE READING
Crush | T.K
Teen Fiction[Completed] همه چی از یه کراشِ ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی...