45 [Last Part]

3.4K 569 353
                                    

Jimin
عزیزم

کجایی؟

Yoongi
سرکارم بیبی
خودت میدونی

Jimin
میدونم ولی باید سعی کنم خودمو آروم کنم
چیزی نمونده تا خودکشی کنم

Yoongi
وایسا
چه اتفاقی افتاده
خوبی؟
زود تایپ کن جیمین
حالت خوبه؟
نگران شدم
بیبی کوچولوم چی؟
پسرم خوبه؟
نکنه انداختیش
بهت گفته بودم تا قبل از اینکه پسرم به پنج سالگی برسه بغلش کن
نمیخوام صدمه ببینه
دیدی چیکارش کردی؟

Jimin
میشه یه دقیقه آروم باشی؟
پسرمون هیچیش نشده
واقعا فکر میکنی من به بچه خودم صدمه میزنم یونگی؟

Yoongi
اون فقط برام مهمه

Jimin
به هرحال منم باباشم. فکر نکن مواظبش نیستم.
ولی موضوع این نبود
خواستم بهت بگم ته و کوک دارن میان پیشم
اونا به جین هیونگم زنگ زدن
قراره بیاد و غذا درست کنه. قراره از بچه هم مراقبت کنه و من و ته بریم خرید

Yoongi
نه این کارو نکن
اول اینکه جین اصلا به یه بچه اهميت نمیده فقط اونقدر بهش غذا میده که بترکه

دوم اینکه کوک هم داره میاد و اون کثافت بچمو که حتی نمیتونه درست چهار دست و پا حرکت کنه مجبور میکنه روی دستاش راه بره

و درمورد اون احمق تهیونگ
اون از قلب مهربونت سواستفاده میکنه و مجبورت میکنه براش گوچی بخری اونم با پولای من
جیب خالیم از دستت داره گریه میکنه

Jimin
الان به من گفتی مفت خور؟

Yoongi
اگه بگم آره ناراحت میشی؟

Jimin
البته

Yoongi
پس نه

Jimin
تو یه عوضیه به تمام معنایی مین یونگی

Yoongi
من عوضیه تواَم مین جیمین

Jimin
حالا هرچی
ولی وقتی به جای فامیلم کنار اسمم مین رو میبینم صافت میشم =>

ما باهم کاپل قشنگی هستیم
موافق نیستی؟

Yoongi
موافقم
پس حالا پسرکوچولومو پیش اون دوتا روان پریش ول نکن و خودتم نرو خرید

Jimin
باشه عزیزم
حالا یه کاری کن سرگرم شم حوصلم سررفته

Yoongi
جیمین !!
میدونی که سرکارم
اخه چجوری قراره تورو سرگرم کنم

Destroy [Completed]Où les histoires vivent. Découvrez maintenant