"پس الان هم میخوای مجبورت کنم...نه؟!"حرفش رو آرومی زد و بدون هیچ اخطاری تنش رو به جونگین چسبوند. تنش رو درست به وسط پاهاش چسبونده بود و همین باعث شده بود حولهش تقریبا نتونه هیچ جایی رو بپوشونه.
با یک دست حوله رو از دور جونگین باز کرد و روی زمین رهاش کرد. با قاطعیتی که تو نگاه هیونجین بود لرز خفیفی به تن پسر کوچیکتر افتاد.
یعنی اون کاملا لخت بودش...؟نگاه عضو جونگین کرد که سخت شده بود. پسر بزرگتر سرش رو با پوزخندی پایین برد و کمی از آب دهنش رو روی عضو برجسته جونگین ریخت. دستش رو دورش قفل کرد و گفت.
"پاهات......دور کمرم حلقهشون کن"
سریع به حرفش گوش داد و پاهاش رو دور کمرش بست. با دیدن لبخند رضایت بخشه هیونجین ترسی که داشت ، جاش رو با خجالتی پر کرد که باعث شد سرش رو پایین بندازه.
دست آزاد پسر بزرگتر سریع دور صورتش قاب شد و لپ هاش رو از کنار فشار داد.
نذاشت سرش پایین بمونه و وقتی لب هاش از هم باز شدن زبونش رو وارد دهنش کرد.هنوزهم نمیتونست کاری که داشت میکرد رو باور کنه اما لذتی که تو اون لحظه داشت ، باعث شده بود فقط بتونه به آرومی توی دهن هیونجین ناله کنه و خودش رو بیشتر از قبل توی بغلش جا بده.
وقتی بالاخره برای یک ثانیه نفس کشیدن، لب هاشون از هم جدا شد با شک گفت."...در....درشون بیار...."
با چشم های مظلوم و ترسیدهش به لباس های هیونجین نگاه کرد. اون میتونست با همون چشمها هر کاری که میخواست با هیونجین بکنه. چون اون پسر نمیتونست درمقابلشون نه بگه.
دست هاش رو رها کرد و توی یک ثانیه تیشرتش رو درآورد. نگاه جونگین داشت بی اراده روی تک تک نقاط بدنش جا به جا میشد.
اون زیادی بی نقص به نظر میرسید. انگار که خدا برای ساختش بهترین تلاشش رو کرده بود.با دیدن هوسی که توی چهره جونگین موج میزد خنده ای کرد. عقب تر رفت و کمربندش رو سریع باز کرد.
روی میز گذاشتش و بدون قطع کردن ارتباط چشمیشون شروع به باز کردن دکمه شلوار جینش کرد.صبر برای هر دو بی معنی شده بود.
جونگین همیشه درمقابلش مقاومت میکرد اما جریان آبی که راه افتاده بود انقدری بی تابش کرده بود که نمیتونست جلوی خودش رو بگیره.
درواقع انقدری بی تاب شده بود که به خودش حتی فرصت فکر کردن نمیتونست بده.
انگار که هیونجین مثل یک شراب توی خونش جریان پیدا کرده بود و اون رو سرمست خودش کرده بود.
YOU ARE READING
Don't Play With Me | Hyunin
Fanfictionجونگین به اندازه کافی از آدم های اطرافش بی زار بود اون وقت الان باید با پرستار جدید برادرش که یه هورنی عوضی بود سر و کله میزد؟ ~ ~ ~ • Stray kids MultiShot • وضعیت آپدیت : پایان یافته ⚠️ Full Smut warning ⚠️ 🔹 Don't Play With Me - با م...