PART 2👻😈

0 2 0
                                    

تهیونگ : همگی آنلاین هستید؟
جیمین و جین : آرههه
یونگی : اگه خوشم نیومد آف میشم
هوسوک : اولین بارمه بازی گروهی میکنم خیلی کیف میدههه
تهیونگ : نامجون کجاست؟
دینگ!
جین : ته نامجون پیام داده میگه چطوری هدفون رو وصل کنه
تهیونگ : اول هدفون رو روشن کن بعد سیمش رو به کامپیوتر وصل کن.
نامجون با صدا بلند گفت
نامجون : الوووو کسی صدام رو میشنوهههه
جیمین : اههه نامجون کر شدیم آره صدات میاد
تهیونگ : بچه ها همگی بازی رو دانلود کردین؟؟
همگی : آره
تهیونگ: بسیار خب با شماره سه همگی استارت رو بزنید یک
جیمین : دو
جین : سهههه
همزمان استارت رو زدیم....کار تموم شد دیگه راه برگشتی نبود
کامپیوتر مثل جارو برقی همه ما رو توی خودش کشید آخرین صدایی که شنیدم صدای جیغ بچه ها بود....... وقتی هممون بهوش اومدیم توی یه انباری نسبتا تاریک بودیم.
جیمین : آیییی سرمم ما کجاییم؟؟
جیمین اطرافش رو دید بچه ها نبودند.
جیمین : فقط من اینجام؟؟
جین : نه منم هستم.
جیمین با لرز توی بدنش دنبال شخص میگشت.
جیمین : جین تویی؟؟ تو کجایی؟؟ صدات رو میشنوم انگار نزدیکی اما خودت رو نمیبینم
جین : منم تو رو نمیبینم. من توی یه انباری ام تو کجایی؟؟
جیمین : منم تو یه انباریم اما.... صدات خیلی نزدیکه انگار کنارمی.
جیمین دستش رو دراز کرد و به یه فردی خورد که نمیدیدش
جین : واااایییی چی بود؟؟؟؟ یکی زد به بازوم
تهیونگ : ااههه چخبر شدههههه؟؟ چقدر سروصدا می..... اینجا که کسی نیست پس جیغ زنونه جین از کجا اومد؟؟
جین : هییی خودت جیغ زنونه داری بیشعور
تهیونگ : پشمام چه عجیب صداش خیلی نزدیکه انگار خیالاتی شدم
جین : نخیرم خیالاتی نشدی
تهیونگ ترسیده جیغ کشید
تهیونگ : ااااااااااههه روح اینجا اینجا جن دارهههههه اااااااااههه
یونگی : ببند گاله رو توی خواب نازم بودم...... کسی که نیست
هوسوک تازه بیدار شد و اطراف رو دید و یکم بخاطر تنها بودن تو یه جای تاریک یکم ترس گرفتش
هوسوک : وووییی چه انباری ترسناکی چرا همش صدای بقیه رو میشنوم اما کسی رو نمیبینم؟ خیلی ترسناکه
جیمین یکم راه رفت و به چند نفر خورد. جیمین به تهیونگ و تهیونگ به یونگی و یونگی به نامجون که هنوز بهوش نیومده بود با له شدنش و کمبود تنفس چشاش رو باز کرد.
نامجون : اینجا چخبره چرا رو شکمم یه چیز سنگین حس میکنم اما چیزی نمیبینم.
یونگی : اون چیز رو شکمت منم
نامجون : سرم به جایی خورده یا الان توی انباری که من تنهام صدای یونگی رو جلوم شنیدم؟؟؟
جین : درست شنیدی
نامجون : جین؟؟؟
جین : اره
نامجون : آااااخخخخ یونگی یه تکونی به خودت بده نفسم بالا نمیاد .
هوسوک : چرا انقدر عجیبه؟؟ از چیزای عجیب خوشم نمیاد
جیمین : بچه ها فکر کنم هممون توی این انباری هستیم اما نمیتونیم همو ببینیم فقط صدای هم رو میشنویم
تهیونگ با تمسخر گفت
تهیونگ : واقعاااا؟؟ چشم بسته غیب گفتی
همان لحظه صدای بلند و ناهنجار میکروفن اومد که هممون گوش هامون رو گرفتیم
..... : الو؟ یک دو سه؟ صدا میاد؟؟
نامجون : کی داره با میکروفن بازی میکنه؟؟
همه : ما که نیستیم
نامجون کمی نگران شد و گفت
نامجون : پس کیه؟؟
.... : آها پس صدا میاد..... خوش اومدید به بازی ترسناک هایید اند سیک(Hide and seek) لطفا تشویق کنید
هیچکدوممون دست نزدیم اما صدای ضبط شده تشویق پخش شد و دوباره اون فرد گفت
..... : خیلی ممنون از تشویقتون. شاید بازیکنان بازیمون یکم گیج شده باشن اما نگران نباشید من یعنی بانی کیلر براتون همه چیز رو توضیح میده.
هممون منتظر فردی که خودش رو بانی کیلر معرفی کرده بود بودیم تا ادامه بده
بانی کیلر : خب احتمالا متوجه شدید که خودتون تنها توی اتاق نیستید و همه دوستاتون اینجا هستن اما نمیتونید اونا رو ببینید. این یه بازی زمانی هستش اون چشم بزرگ روی سقف رو میبینید؟
هممون به سقف نگاه کردیم و با دیدن چشم بزرگی به خودمون لرزیدیم
یونگی : وووییی چندشه
جیمین : ترسناکه
بانی کیلر : بله اون چشم ، داور بازیه احتمالا شما تو بچگی قایم باشک بازی کردین این بازی هم مثل همونه اما متفاوت تررررر و ترسناک ترررررر هه هه بله شما باید قایم بشید و چشم داور باید شما رو پیدا کنه. اگه چشم شما رو پیدا کرد من یه امتیاز میگیرم و اگه چشم نتونست شما رو پیدا کنه که احتمالش خیلی کمه شما یه امتیاز میگیرید و هرکی امتیاز بیشتری دریافت کنه برنده ست. هر مرحله توی یه اتاق شروع میشه اولین مرحله توی همین انباری شروع میشه من بهتون 5 دقیقه وقت میدم اطراف  رو نگاه کنید تا جای قایم شدن پیدا کنید. 5 دقیقه از همین الان شروع میشه...

اون فرد صدای ترسناک و مخوفی داشت و با توضیح دادنش هممون کمی گیج شدیم تایمر بالای در خروجی انباری رو دیدیم به خودمون اومدیم. هوسوک شروع به حرکت کرد که به جیمین بر خورد کرد.
جیمین : هییی کی بهم خورد؟؟
هوسوک : ببخشید فکر کنم من بودم
جیمین : حواست باشه
هوسوک با لحن اعتراضی گفت
هوسوک : من که شما رو نمیبینم چطوری بهتون بر خورد نکنم
و هوسوک راهش رو کج کرد و به نامجون خورد نامجون هم برای نیوفتادنش میز کوچک کنارش تکیه داد و ظرف روی میز افتاد شکست و همه به ظرف شکسته نگاه کردند.
تهیونگ که تو صداش لرز شنیده  میشد گفت : ه... هی بچه ها شما هم ظرف رو دیدین شکست؟؟
همگی : آره
نامجون به ظرف شکسته نگاه کرد و یه ظرف دیگه از روی میز کوچک بلند کرد. و از دیدن بقیه یه بشقاب شناور رو دیدن
هوسوک : ووووییی بچه ها شما هم بشقاب شناور رو میبینید؟
همه با لرز توی صداشون تایید کردند و نامجون فکری به ذهنش رسید.
نامجون : بچه ها صدام رو میشنوید؟؟
همه : آره
نامجون : خوبه من یه فکری دارم برای اینکه همدیگه رو ببینیم
یونگی : چی؟
نامجون با احتیاط جلو تر اومد تابه کسی برخورد نکنه و ادامه داد
نامجون : هممتون یه شی خاصی برای شناخت خودتون بردارید.
همه اطراف خودشون رو گشتن تا شی خاص ای رو انتخاب کنند. به دلیلی اینکه ما توی انباری بودیم و تنوع اشیا زیاد بود پیداکردن شی خاص مالکیتمون زیاد طول نکشید. یونگی چشمش به یه گیتار کهنه افتاد. گیتار رو برداشت و بند گیتار رو دور خودش  انداخت. جین یه همزن دستی پیدا کرد. هوسوک یه گل آفتابگردان مصنوعی پیدا کرد . نامجون یه چوب گلف. جیمین یه عروسک بافتنی قدیمی برداشت. تهیونگ هم یه گونیا پیدا کرد.
نامجون : همگی میتونند شی های وارونه رو ببینند؟؟
جین : آره.... من از شی ای که همتون برداشتید بعضیاتون رو شناختم اما.... چوب گلف و گونیا کی هستن؟؟
تهیونگ : گونیا منم تهیونگ
جیمین : چرا گونیا برداشتی؟؟ تو که ریاضیت خوب نیست
تهیونگ : اولش نمیدونستم این چیه بعد فهمیدم شبیه V هستش برا همین انتخابش کردم.
یونگی : خیلی تاثیر گذار بود
هوسوک : چوب گلف کیه؟؟
نامجون: چوب گلف منم نامجون
تهیونگ : چرا چوب گلف رو انتخاب کردی؟؟ ما اصلا ندیدیم گلف بازی کنی.
نامجون : آره بلد نیستم گلف بازی کنم فقط.... چون خیلی بلند بود شاید بتونید باهاش من رو تشخیص بدید.
هممون خنده ریزی کردیم که لرزمون از اون محیط ترسناک کمتر شد.
جین : آها پس چون تو قدت از هممون بلند تره دنبال یه چیز دراز بودی؟
نامجون تکخندای زد و گفت
نامجون : آره
یونگی به تایمر بالای در نگاه کرد و جدی گفت
یونگی : شوخی بسه بچه ها وقت کم داریم برا قایم شدن
همه به تایمر که دو دقیقه باقی مونده بود نگاه کردن و سریع برای قایم شدن اطراف رو گشتند.......

ادامه دارد............

پایان پارت2
...........................................................................
سلام سلام پارت 2 فیک خدمت شما🌸
میدونم این پارت زیاد ترسناک نبود اما پارت های بعدی ترسناک تر میشه 😈

اون ستاره هم کلید کنید.... کامنت هم یادتون نره😊

HIDE AND SEEK ☠️Donde viven las historias. Descúbrelo ahora