چشماشو باز کرد و متوجه خالی بودن جای فرد کناری شد
روی پهلوی دیگش چرخید و کاغذ روی عسلی کنار تخت توجهشو جلب کرد
"ببخشید عزیزم توی خواب عمیق بودی نمیخواستم بیدارت کنم شکلات صبحانه دیشب برای صبحانت خریدم مراقب خودت باش"
زندگی مستقل واقعا سخت بود از وقتی سعی کرده بود با مینهو دوتایی زندگی کنن وضعیت همین بود
مینهو هر روز میرفت سرکار بجز آخر هفته ها که اون موقع هم کارای عقب افتادشو انجام میداد
دینگ دانگ! دینگ دانگ!"
صدای زنگ در بود هول کرد و ی پاشو بع زمین رسوند و بخاطر گیر کردن بین پتو مستقیم روی زمین افتاد
با هر زخمی از اتاق بیرون زد و بدون اینکه بپرسه کیه درو باز کرد
ای وای توی ذهنش خودشو سرزنش کرد
پستچی سرشو از توی برگش بیرون کشید و به هان داد
"آقای هان؟"
"بله خودم هستم"
مرد جعبه ای متوسط و توی دستای جیسونگ گذاشت
"این بسته شما" به پایین ورق اشاره کرد"اینجارم امضا کنید لطفا "
امضا کردو با پا محکم درو بست از ذوق توی پوست خودش نمی گنجید
به ساعت دیواری نگاه کرد دو ساعت دیگه مینهو میومدکلیدو توی در انداخت و قفل درو باز کرد نفسشون بیرون داد و لبخند دلنشینی زد
"من اومدم !!"
جوابی نشنید شاید هان توی اتاق بود و صداشو نشنید توی پذیراییو ی نگاهی انداخت "هانااا"
سرشو اطراف میچرخوند سمت اتاق رفت و دستشو روی دستگیره فلزی در قرار داد و سمت پایین کشیدش
کیف چرمیش از بین انگشتاش رها شد و روی زمین افتاد
"خوش اومدی عزیزم "
اخم ظریفی بین ابروهای مینهو جا گرفت
"این چیه؟"
هان دستشو روی دامن قرمز کوتاهش کشید و لباشو جلو اورد
"لباسه برای تو پوشیدم نکنه دوسش نداری؟"
صدای پوزخند مینهو پروانه های دل هانو به پرواز وا داشت
"شوخی میکنی؟ میخوای منو دیوونه کنی؟"
انگشتشو حلقه کرواتش شد و شلش کرد
سمت هان هجوم برد
دستاشو دو طرف بدن هان روی تخت گذاشت و پیشونی داغشو به پیشونی پسر سنجابیش با ضرب کمی کوبید
دستش سمت چوکر صورتی دور گردن پسر رفت و زنگوله طلایی رنگشو به صدا در آورد
"تو فقط با این کارت منو به حوس میندازی دَه راند بفاکت بدم"
هان کروات مینهو رو روی زمین انداخت و دکمه های لباسشو دونه دونه باز کرد
"مشتاقم مصتر"
لباشو به لبای پرستیدنی پسرش رسوند و بوسه خشنی رو شروع کرد با تمام توانی که داشت لبای اون پسرو داخل دهنش میکشید و گاز میگرفت
هان دستای مشت شدشو به بازوی مینهو کوبید و تقاضای نفس کرد لب پایینش رو به دندونش گرفت و سمت خودش کشید
نفس عمیق گرفت و روی تخت انداختش سرشو داخل گردنش برد روی نقطه حساسش بوسه زد و با وحشی ترین حالت ممکن مکیدش
دایره های کوچیکو بزرگ بنفشو روی گردنش جا گذاشت
لباشو بین سینه های هان گذاشت و ناله هانو دوبرابر کرد دستای هان داخل موهاش رفت
دستای هانو گرفت و بالای سرش چفت کرد
"لطفا..."درمونده نالید اما مینهو توجهی نکرد
روی زانوهاش نشست و پاهای پسرشو روی شونه هاش قرار داد
نُک زبونش داخل رون های هان به حرکت داد و دندوناشو داخلش فرو کرد
دامن و هان بالا زد و شرت توری سفید ...نفس بند اومد و بیشتر وحشیش کرد
هان پاهای خودشو روی شونه های مینهو فشر و لباشو دندون گرفت
زبون مینهو روی عضوش نشست و چسبندگی بین تور و زبون داغ مینهو دیوونش میکرد
دستاشو سمت شورتش آورد و کنارش داد تا راحت تر زبون دوست پسرشو حس کنه
روی دیک سنجابشو بوسه زد و ناله هاشو بیشتر میکرد
ناخونای تیزشو توی روناش حس کرد کمرشو از روی تخت فاصله داد
"لطفا .. ددی"
زبونشو از نک دیک پسر تا سوراخ نبض دارش کشید و دور سوراخش رقصوند
ازش کمی فاصله گرفت کشوی عسلی کنار تختو باز کرد لوب و کاندوم بیرون کشید
همونطور که پاهای پسر روی شونه هاش بود اونو جلوتر کشید و لوب رو روی سوراخش کشید
بسته کاندومو بین انگشتای کشیدش گرفت و سمت دهنت هان برد
"برام بازش کن بیبی"
هان کاندوم رو به دندون گرفت و مینهو کشیدش
دیکشو با کاندوم کاور کرد و روی وردی هان تنظیم کرد
با بدجنسی تمام بدون اینکه چیزی بگه تا ته خودشو وارد پسرش کرد
صورت هان از درد کبود شدو بزور نفساشو خارج میکرد
ل..ط..فااههه"
آخرشو بلند گفت و مینهو چندباری آهسته حرکت کرد و تندتر دیکشو داخل پسر کوبید
برای هان کم کم حس دردش به لذت تبدیل شدو از حرارت انگار از بدنش آتیش بلند میشد
پروستاتش توسط مینهو مورد هدف قرار گرفت و این باعث میشد بیشتر ناله کنه
دستای مینهو روی دیکش نشست و کمی نوازشش کرد که خیلی سریع پسر توی دستاش اومد
مینهو هم بعد از چند ضربه داخل هان خالی شدو بیرون کشید
قفسه سینه هان بالا پایین میرفت و سعی میکرد پاهاشو جا به جاکنه که دست مینهو مچ پاشو اسیر کرد
"پس راند بعدی چی میشه؟"
-----
بعد دو روز تموم شد
کم بود؟ خوب بود؟
راجب اصماتش نظر بدید تنک