𝐓~28

57 13 9
                                    

دختر به میله تکیه داد و لبخند دروغینی روی لب های کمرنگش نشوند.
- من برای آدمای اطرافم مثل کارت اعتباری بودم... وقتی بهم نیاز داشتن دور و برم بودن و دوستم داشتن... ولی وقتی کارشون باهام تموم شد... اعتبار منم تموم شد.... اونا رفتن و عشقشونم با خودشون بردن.... و من تنها شدم ... خیلی تنها :)

- بخشی از فیکشن انعکاس فریاد -
پ.ن: فیکشن خودمه که فعلا درحال تایپ کردنشم...

𝐓𝐫𝐮𝐭𝐡𖦦Où les histoires vivent. Découvrez maintenant