سهون=🐥جونگین=🧸
بکهیون=🐶
چان=🐯
لی=🐑
کریس=چون یادم رفته حیون کریس چیه جاش🐺میزارم چون بش میخوره
فرشته=🧚🏻♀️
ــــــــــتو امگای منی.
_________________
باحس سنگینی سرم چشمامو باز کردم
هنوزم سرم دردمیکرد با حس اینکه این اتاق کوفتی من نیی چشمامو باز کردم
اتاق سهون)) به مولا من حاضرم بدزدنم اینجا (T_T)
اتاق کاملا با تم سرد و بی روح دیزاین شده بود حتی با دیدن اتاق فکرش به اینکه این
اتاق برای یه الفاس بی شک نبود
تو همین فکرو خیال بود که یه فرمون تیز و مدهوش کننده ی قهوه اتاق رو پر کرد
و بعد با صدای باز شدن در صدای اون احمق بی رحم که دلش میخاست کاش الفا بود و میکردش تو اتاق پی چید🐥حال زیبای خفتمون چطوره.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
🐯لنگاتو اه تو تخمام بردار کریس
🐺تخمای تو تو لنگا منه به منچه
🐯کاری نکن منم لنگامو بزارم تو تخمات
🐑احمقای دراز جنگو تموم کنین
🐯بش بگو لنگاشو اه تو تخمام بردارهه لی
🐺لی بش بگو کون گشادشو بردا و بره یجای دیگه بخوابه
🐯دهنتو میبندی یا با تانک میام روت
🐺محض اطلاعت ما تو قبیلمون تانک نداریمم
🐑به به پسران قبلیمو موندم چطور قراره شمارو بفرستن جنگ
🐯منکه نمیرم
🐺من اگه قراره با تو برم جنگ میرم به دشمن کمک میکنم
🐯توف فک نباش قبل اینکه بری من لوت میدم که تو اهل قبیله ی هانی
🐑خیلی خب جنگ جویان شجاع کفن مرگتونو بزارین تا از خونم پرتتون نکردم بیرون
🐺چطور دلت میادد
YOU ARE READING
توزیبایی♡
Actionیک گذشته ی دردناک جونگینی ک با کلی عشق میره به کراش چند سالش یعنی اوه سهون اعتراف کنه اما به دلیل زشت بودنش به بدترین شکل ترد بشه و اوه سهون اونو به عنوان امگای حقیقی خودش قبول نکنه چون خیلی زشته اما یه شب با یه ارزو جونگینی ما تغییر کنه ایا سهون از...