صدای موزیک زیاد بود و با وجود بسته بودنه در، رگه های دود راهشون رو تا طبقه ی بالا باز کرده بودن و سردرد پسر رو چندین برابر میکردن
در حالی که توی ایینه به خودش زل زده بود با کراوات مشکی رنگی که دور گردنش انداخته بود ور میرفت
مهمونی شروع شده بود ولی کوک هنوز موفق به بستنش نشده بود
نفس عصبی ای کشید و کراوات رو از دور گردنش بیرون کشید
روی زمین انداختش و مشت محکمی به میز عسلی کوبیدچشماش رو بست و نفس عمیقی کشید
حسابی کلافه شده بودبی توجه به کراوات دکمه های بالایی پیراهنش رو باز کرد و سمت در خروجی اتاق حرکت کرد
با خارج شدن از اتاق، حجم دود سفید رنگ بیشتر شده بودپس پاکت سیگارش رو توی جیبش برگردوند
اگه توی این حجم از دود ، سیگار هم میکشید خفه شدنش حتمی بود!
در حالی که به جمعیت نگاه میکرد از پله ها پایین میومد و با چشم دنبال تهیونگ میگشت
به گردنبندش چنگ زد و از زیر پیراهن بیرونش کشیدبعضی از شرکای کاری تهیونگ با دیدن کوک، جلو میومدن تا با کوک صحبت کنن و پسر که حتی یه کلمه از حرفای اونا رو نمیفهمید
لبخند میزد و سرش رو تکون میدادبعد از چند دقیقه ازشون جدا میشد و دسته ی بعدی مهمونا سراغش میومدن!
نگاه کوک به مرد قدبلندی افتاد که عکسش رو بارها دیده بود
دکمه ی شنود رو فشار داد و به لبخند به مرد نگاه کرد_هی! کیم جانگکوک
کوک سرش رو تکون داد
اولین نفری بود که امشب از اسپانیایی استفاده نکرده بود
مرد لیوان شامپاین رو جلوی پسر گرفت
انگشتای کوک دور لیوان حلقه شد-ممنون
_من از شرکای تهیونگ هستم میتونی...
قبل از تموم شدن حرف مرد دستای تهیونگ از پشت دور بدن کوک حلقه شد
_میتونی بری یونگی!
مردی که حالا اسمش رو فهمیده بود سرش رو تکون داد و از اونا دور شد
تهیونگ به لیوان شامپاین کوک چنگ زد و لیوان رو روی زمین انداخت_هیچوقت از اون چیزی نگیر
ته با صدای جدی ای لب زد
کوک سرش رو برگردوند و دستاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد-چرا؟
_دکمه هاتو نبستی!
-نمیتونستم کراوات رو ببندم
تهیونگ نفس عمیقی کشید و بدن کوک رو روی شونش انداخت
-ته؟! چیکار میکنی؟
تهیونگ بی توجه به پسر از پله ها بالا رفت و بالای پله ها متوقف شد
زبونش رو روی لباش کشید
![](https://img.wattpad.com/cover/299736949-288-k843710.jpg)
YOU ARE READING
PSYCHO
Fanficانگشتای کشیدش رو روی کلاویه های پیانو نشستن "یه روز بهت یاد میدادم چطوری بزنی اما الان" به بدن بی جون جانگکوک نگاه کرد چشماش توی چشمای خیس کوک قفل شده بود "جای کوک چند ماه پیش روی صندلیِ پیانوم خالیه جئون جانگکوک! " جانگکوک اروم نالید 'روانی!' "د...