[ این قسمت : عمه بزرگ یه شیاده ]
کیم تهیونگ دیوونه شده بود؟ یه همچین چیزی!
چون اون به صورت احمقانه ظالمانهای جونگکوک رو از اتاقش انداخته بود بیرون و پسر بازم جلوی یه ملت آدمِ خوشحال که شیپور به دست آماده ی رقصیدن و بزن بکوب بودن، ضایع شد.حقیقتا اون موضوع به حدی بد بود که اگه کوک خودش رو از پل مینداخت پایین تا سقوطِ آزاد رو تجربه کنه یا حتی میرفت وسط جاده دراز میکشید تا یه ماشین از روش رد بشه، یونگی درکش میکرد! اما خب جونگکوک محکمتر از این حرفها بود و فقط به حبس کردن خودش تو اتاقش رضایت داد و از جلوی چشمها پنهون شد.
حالِ همه گرفته شده بود؟ چجورم!
بخصوص تیانگ که میخواست بره شورت تهیونگ رو بکشه سرش ولی به لطف پیونگ که دور کمرشو گرفته بود تا با قابلمه پسرشو ادب نکنه، از اون مکان دور شد و همه رفتن سر خونههاشون و بنگتن؟ اونا تقریباً احساس یه خانواده ی از هم پاشیده رو داشتن.
از لحظهای که جونگکوک خودشو تو اتاق حبس کرد و زانوی غم بغل گرفته بود گوشیش به رقص افتاده و مدام ویبره میرفت. نمیدونست دقیقا چطور ولی کلی پیام های مختلف از افرادِ مختلف دریافت کرد که هیچ ایدهای نداشت بعضیاشون شمارشو از کدوم جهنمی گیر آوردن و بدتر از اون چطور از موضوع باخبر شدن.
«جونگکوک اگه خواستی صحبت کنی من هستم، باشه؟ میخوام بدونی اینکه تهیونگ احمقه چیزی از ارزش های تو کم نمیکنه.»
اولین پیام رو هوسوک فرستاد که موجب لبخندِ و دلگرمیِ پسر شد و دومیش هم از یونگی بود:
«زخمی که نکشتت قویترت میکنه»
اینو چندان درک نکرد پس ازش گذشت و پیام بعدی رو که از سمت جیمین اومده بود باز کرد.
«کف آسفالت صافه ولی ترک داره مثل دله منه که غما رو یدک داره
اینجا قوانینی داره که بی تبصرست نگاها شلیک میشه بهت از غرض
ممکنه آرزوهات توی حباب بمونن تا وقتی سنگ قبرتو با گلاب بشورن»
با خوندن چرت و پرت های بیربطِ دوستش آهی کشید و پیامهای بعدی رو باز کرد.«مرد آن است که گر رد بشود، گیرد موضوع را به توپهای خود»
باورش نمیشد ولی اینو باباش براش فرستاده که هر چقدر بیشتر میخوندش، بیشتر چشمهاش گرد میشدن و پیامِ بعدی از تیانگ بود که نوشته:
«دل کباب، جیگر کباب، دلِ بی دلبر کباب
دل بخور، غصه نخور، غصه دلو خون می کنه
خنده کن، خنده چه زود، غصه رو بیرون می کنه»با خوندن این یکی خندهی تو گلویی کرد و پیام بعدی رو از یه شماره ی ناشناس باز کرد که گفته بود:
KAMU SEDANG MEMBACA
Crush | T.K
Fiksi Remaja[Completed] همه چی از یه کراشِ ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی...