پارت ششم

25 7 0
                                    

های گایز

دو هفته از آخرین آپدیت پارت علامت سوال میگذره و حالا پارت جدید رو در اختیارتون میذارم اما نمیدونم چرا حمایت کردن و نظر دادنتون و ازمون دریغ میکنید در حالی که این تنها انگیزه و انرژی که یه خواننده میتونه به نویسنده یا مترجم بده

لطفاً همکاری کنید و برای داستانهای زیبا ارزش قائل بشید

ممنونم

 

 

^نگاه کردن بهت سخته چون من نمی‌خوام پلک بزنم...من نمی‌خوام دوباره ازت رو بگیرم چون مردن و جون دادن و دوست ندارم!^

 

لیوان فلزی با ضربه‌ای روز میز قرار گرفت و نگاهِ جدیِ جئون همچنان روی صورت کیونگسو خیره بود.

_همراهش برو!

:همه چیز تموم شده، نمی‌خوام گذشته رو هم بزنم!

به تندی از جاش بلند شد و قدم‌هاش رو سمت خروجی ِ سالن سلف ِ غذاخوری برداشت اما قبل از اونکه بتونه از راهروی خالی و سرد عبور کنه دستش از پشت کشیده و متوقف شد.

+وایستا!

نگاه عصبیش رو به مرد دوخت و مچ دستش رو به سرعت از بین انگشت‌هاش بیرون کشید تا به مسیرش ادامه بده که به تکرار و اینبار محکم متوقف و به دیوار کوبیده شد.

اخم‌هاش در هم رفتن و صدای نالش تو راهروی خالی و حلزونی ِ گوشش پیچید...

:عاای...

قامت ورزیده‌ی جونگین روی بدنش خم شد و صورتش درست نزدیک به لب‌هاش قرار گرفت.

+فرار نکن!

به سختی بدن مرد رو هل داد تا فقط کمی فاصله بین خودشون بندازه و رها بشه، جونگین اما مصرانه بدنش رو بین دیوار گیر انداخت و عقب نرفت.

: گمشو!

+هیش!!

انگشت اشارش به سرعت روی لب‌های خوش فرم و صورتی رنگش نشست و در یک لحظه زمان به عقب برگشت تا کیونگسو رو در گرداب خاطرات غرق و مردمک چشم‌هاش با غمی که به وجود آسیب دیدش تحمیل شد تغییر سایز بدن و گشاد بشن.

: ولم...ولم کن...

جونگین بدجنسانه روی صورتش نیشخند زد و پرسید:

QuestionMarkWhere stories live. Discover now