「part¹⁷」

6.1K 660 243
                                        


دهنش رو با تعجب باز کرد و زیر لب زمزمه کرد

+ت..تو

تهیونگ ازین رفتار جونگکوک خندش گرفته و گفت:

+کیم تهیونگ هستم...از اشناییتون خوشبختم!

جونگکوک هنوز تو شوک صحنه ای بود؛ که دیده.
همه چی بر خلاف تصوراتش اتفاق افتاده بود، اون با امید اینکه یونگی هیونگش قراره بیاد و از فواید خواب و تلاش برای به راه راست هدایت کردن جونگکوک برای اسکل بازی  با جین و جیمین و هوسوک، الان کیم تهیونگگگگ یعنی شاهزاده رویاهاش  جلوش نشسته بود و قطعا جونگکوک آدمی نبود که گولشونو بخوره
اون مطمئن بود توهم زده!

چشماشو ریز کرد و تهیونگ هم اینکارش رو تکرار جونگکوک انگشت اشارش رو آورد بالا و لپ تهیونگ رو فشار داد که اخش بلند شد

البته قرار نبود به این راحتی باور کنه پس دست تهیونگ رو توی دستش گرفت و به لباش نزدیک کرد
تهیونگ انتظار هرچیزی داشت غیر اینکه دستش رو ببوسه و توی دلش داشت میگفت"واو بانیِ من زیادی رمانتیکه" که با سوزش دستش ناخودآگاه عقب کشید.

+اخخخ مگه سگی که گاز میگیری؟

جونگکوک با چشمای درشت بهش زل زد

الان باید باور می‌کرد دیگه مگه نه؟

و بعد کمی بغض کرد و گفت
-یعنی تهیونگ واقعی انقد خوشمزست که سگا هم گازش میگیرن؟

تهیونگ که حواسش به دستش که یه چصه خون میومد بود و با این حرف کوک سرش رو بالا آورد

+تا الان فقط خرگوش گازم گرفته...ولی همینجوری ادامه بدی بهت اون درجه روهم میدن

-تهیونگی دیوث تر از یونگی هیونگ که دیر کرده، تویی که مثل روحی که لمس میشه اومدی تو خیالاتم

تهیونگ سرفه ای کرد تا به خودش مسلط بشه و گفت:

+خب یونگی هیونگتون که هیونگ منم هست ازم خواستش بیام اینجا و شخصی به اسم جئون جانگکوک رو ببینم

+ابلفض بزنه به کمرت اگه یهو محو شی

-کارم..

+اگه میخوای باورت کنم باید جواب بدی

-می‌شنوم

+سایز انگشت فاک کیم تهیونگ چنده

+درحدیکه خرگوشا رو راضی کنه...میتونی اندازه بگیری

-سایز دیکش چنده؟

+در حدیکه نتونی تا یک هفته سر جات بشینی
جونگکوک لباشو بهم فشرد و گفت:

-پس انگار اونیکه تاپه منم

+این درست نی...عاخخخخ

با سیلی ای که به صورتش خورد حرفش رو نصفه ول کرد و البته این همزمان شد با بلند شدن جونگکوک و داد زدنش

Kamu telah mencapai bab terakhir yang dipublikasikan.

⏰ Terakhir diperbarui: Aug 09, 2022 ⏰

Tambahkan cerita ini ke Perpustakaan untuk mendapatkan notifikasi saat ada bab baru!

「my favorite fanboy」ᴬᵁTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang