این منو جیمین بودیم که ناراضی و دلخور گفتیم
و اون همین طور که داشت اشک نداشته ی چشاشو پاک میکرد بریده بریده به حرف اومدجین_متاسفم بچه هااا...اما شما دوتا خیلی بامزه اید
بعد گلوشو صاف کرد
جین_باشه فقط از این جا برید و سعی کنید اون بچه ی معمولی و آروم رو وادار به شیطنت و خراب کاری نکنید
معمولی و آرومو با لحن تاکیدی گفت و ته جمله ش تک خندی کرد
با تکون دادن سرش به سمت بقیه ی همکاراش رفت
نفس پر حرصی کشیدم_اونا باهاش برخورد نداشتن برای همین مارو جدی نمی گیرن
جیمین سری به تصدیق حرفم تکون داد ما به سمت جونگکوکی رفتیم که به دیوار کانون دانش آموزی تکیه داده بود کوله پشتی های ماهم کنار پاش بودن جیمین دو بند کوله پشتیشو گرفت
جیمین_جونگکوک از مربی خواهش کردم تو رو با ما بندازه از این بابت نگران نباش
جونگکوک بدون اینکه سیم هندزفریشو بیرون بیاره سرشو تکون داد
جونگکوک_باشه
بعد به من نگا کرد که لبخندی زدم
جیمین به سمتم چرخید تا حرفی بزنه که صدای ارشد جانگ از پشت بلند گو مانعش شد از وقتی یادمه ارشد جانگ مسئول همه ی کمپ های دوران تحصیلی بوده یعنی تو راهنمایی که اینطور بود و حالا اون با صورت درخشانش پشت سکوی سنگی وایساده بود
خدای من اون استایلش... اون خیلی مهربونو شایسته ست من همیشه روش کراش داشتم و واقعا در هر موردی تحسینش میکنم آخه چطور یه نفر میتونه انقد بی نقص باشه
با ذوق خاصی به حرفهاش توجه کردمهوسوک_روز بخیر یوروبون . جانگ هوسوک هستم مسئول اردو ها و کمپ های مدرسه ئوسانگ امسال هم مثل هر سال اهالی روستای ده جونگ و کانون پرورشی و تفریحی خیر بزرگمون اقای کیم لطف کردن و این مکان اسکان زیبا رو در اختیار شما سال اولی ها قرار دادن اول از همه بهتون خوش آمد میگم و از شما خواهش میکنم که به قانون ها پایبند باشید و حتما پنل های روی دیوار داخل سالن کانون رو به خوبی بخونید و سعی کنید با طبیعت خیلی عالی رفتار کنید از همه مهم تر مراقب خودتون باشید و اصلا نگران نباشید اینجا کاملا مجهزه و کادر درمان بیست و چهار ساعته در صورت لزوم برای کمک آماده ست که امیدوارم مثل هر سال هیچ مشکلی پیش نیاد اما در صورت بروز هر مشکل حتما به مربی کیم خبر بدید برنامه ی کلی رو مربی کیم بهتون توضیع میده و یه سورپرایز هم داریم که در طول کمپ بهتون میگیم چیه امیدوارم در این سه روز بهتون خوش بگذره و در آخر میتونید منو جی هوپ هم صدا کنید ممنون از همه تون عزیزای من
وقتی لبخند بزرگ و درخشانشو نسیب ما کرد همه براش کف زدیم البته که فقط من داشتم بالا و پایین میپریدم من واقعا ارشد جانگو دوست دارم چون مثل یک گوله ی انرژی میمونه برعکس مربی کیم که همیشه شاکیه و بیشتر اوقات برای دانش آموزا دست میگیره اما این دلیل نمیشه که اونو دوست نداشته باشم با گرفتن تریبون به دست مربی کیم پوفی کشیدم تقریبا مطمئنم که میخواد غر بزنه اما همین که خواست حرف بزنه بلند گو صدای تپی داد که باعث شد خنده رو بین لبام حبس کنم
YOU ARE READING
dear diary
Teen Fiction《دفتر خاطرات عزیز》 تهیونگ پسر جوون و پر شوریه که از هر فرصتی برای ماجراجویی با دوست صمیمیش جیمین استفاده میکنه تا اینکه متوجه میشه پسرخاله ی جیمین روزی که قراره به کمپ بهاری مدرسه برن به شهر و مدرسه شون انتقالی گرفته آیا زندگی سرد و مرموز جونگکوک ب...