سلام به همه خوشگل موشگل پلنگ پارتی کنا ! ✋️
اره امشب میخوام فقط به اینا سلام کنم چونکه دیگه از امشب منم یه خوشگل موشگل پلنگ عه پارتی کنم !
هرکی ام از ما نیست جمع کنه از واتپد بره . مرسی اه
این وسط یه پرانتز زشت باز کنم که خودم میدونم چقدر آدم لجن بد قولی ام هی میام سر همه دین و ایمونم قول میدم که این سری که اومدم واتپد دیگه این توبمیری اون توبمیری نیست و هرگز این عرصه رو ترک نخواهم کرد ولی همش یه بند گوه میخورم با ملاقه !
شاید به خاطر دین و ایمون سست بنیانمه که اینقدر بدقولم ! بس که همش سر اون قول میدم ک قسم میخورم :)
ولی خب مدتیه که دارم روس پیشرفت و بهبود فردی کار میکنم و قدم های درست و حسابی برمیدارم . پس دلم روشنه که این توبمیری ازون تو بمیری ها نیست .
یه مسئله دیگه اینکه :
I'm full of shit all the time !جدا این درسته ها . حالا هی کم کم آشنا میشیم باهام ولی خب یه نمونه بگم اینه که : الان قبل از اینکه اینو شروع کنم داشتم کامنتا و نوتیف های قبلیمو میخوندم . بعد دیدم به بههههه یوزر جدید اومده و کلی ام کامنت گذاشته و فلان فلان . یه دست درونی محگم کوبید پس کله من که خاک بر سرت . ملت اکچولی میان چرت و پرتاتو میخونن حالا هی تو بیا گوه بخور و قول دروغین بده اینا .
~اینجا یه لحظه نوشتن رو استاپ کردم که اول آهنگ رو عوض کنم :
Do-Karim Sheriو دواینکه سوتین لامصبمو دربیارم . نه که بگم خیلی پک و پستون دارما . نه . ولی خب نمیدونمجریان چیه که استرس دارم همین یه چس سینه رو هم از دست بدم والا ! البته بعضی موقع ها یه سوتین خوب و ژذابی دارم که خیلی گرد و فضایی نشونم میده که واسه وقتایی که از دور قراره یکی سایزتو با چشماش بزنخ خیلی خوب میشه . البته اون موقع هم دارم گوه میخورم که اره مثلا اینا همش طبیعیه و مال خودمه ولی فاک دتس عه گود اند الزامی لای !
آقااااا از بحث اصلی دور نشیم : امشب جمعه شبه ۲۱ آبان ۰۱ هست و میخوام داستان این دوشب رو بگم . و چقدررر زندگی من سینوسیه :)
البته اینو هم منشن کنم گه میخوام اینجا کاملاااا خودم باشم و بی پرده و بی سانسور و رک عه رک و حقیقت !
~
این وسط مامانم گیر داده بود که مودم کجاست و من باهاش قهرم و اصلا کامل ایگنورش میکنم و از ظهر جواب زنگاشو ندادم که ۱۱ بار عه جدا جدا زنگ زده بود . که همش واسه مودم بود قطعا ! نه واسه اینکه من دو روز از خونه زدم بیرون و قهرم پس کجا ام اینا !
و خب دوباره همین الان گیر داد که مودم کو . و من کلییی ایگنورش کردم بازم . بعد کلی تهدید کرد که به علیرضا و بابام زنگ میزنه و من بازم تخمم نبود . چونکه کون لق بابام این دیس پوینت ( و جدا ازین میدونم ام به اون زنگ نمیزنه چون اکه بزنه و نصف شب بیدارش کنه ، کون خودش پارست ) و خب علیرضا ام کامل طرف منه و گفته اصلا تا ۴ ماه جواب تلفن هاشو نمیره و نمیزاره هیچ ارتباطی باهاش داشته باشه :)
YOU ARE READING
زندگی یه اِلی
Randomمن اِلی ام. اینم داستان دنیای منه. احساس میکنم این روزا آدما خیلی کمتر خودشونن . اکثرا که دارن نقش بازی میکنن و یه شکلن . و این باعث میشه که اونایی که خودشونن عین گل ترشی کلم بقلپن بیرون ! و اونا هم حتی بازم یه چیزهایی از خودشون رو سانسور میکنن . ح...