Introduction

134 27 0
                                    

[ هشدار: هرگونه تشابه در برخی اسامی، مکان‌ها، وقایع، رویدادها و ... در دنیای واقعی کاملا تصادفی بوده و نویسنده هیچگونه مسئولیتی را نمی‌پذیرد!! ]

هشدار را جدی بگیرید!
____________________________

اینجا فقط یک قانون داره، بهای نفس کشیدن تو رو باید یه نفر دیگه با جونش بپردازه. اینجا همه دستشون به خون آلوده‌هست.

این رو وقتی فهمید که پدرش برای چندرغاز پول شیر خشک برای خواهر کوچک یک ماهش مجبورش کرد یکی از اون چاقو های دست ساز خوش تراشش رو تو سینش فرو کنه. اون روز رو به خوبی به یاد داشت، وقتی که با دست های رنگین شده از خون پدرش شیشه شیر رو دهن خواهرش میگذاشت و با انگشت های خونی گونه اون رو نوازش میکرد.

همون شب یاد گرفت که باید برای نجات جون خواهرش هم که شده باید بجنگه.

___________

"ALLEY DWELLER"Where stories live. Discover now