لطفا قبل خوندن ووت بدید که فراموش نکنید (^_^)
_____________________داستانش دهن به دهن بین مردم میپیچید و موجب سرگرمی اون ها میشود مثل همین الان که مردم به جای خوردن مشروب ارزون قیمتشون که تو بار سطح پایین کَسِلی روک سرو شده بود داشتند با هیجان به حرف های بارمن که در مورد اون بود گوش میدادند.
"بهش لقب کوچه نشین رو دادن چون اگه میخوای اون رو پیدا کنی باید تو کوچه هایی که نقاشی خونی دارن دنبالش بگردی . همه داستان های پشت اون نقاشی ها رو میدونن، اولین نقاشی متعلق به پدرشِ که با خونش آخرین لبخندی که رو لباش نقش بست رو تو همون کوچهای که کشته شود طرح زد.
و آخرین نقاشی! طرح دو پسر که اتصال لب های اون دو میتونست عشق واقعی رو به بهتون نشون بده. یکی لبخند خونین به لب داشت و دیگری زجه میزد برای شکوفه های خشکیده و خونی درون قلبش.
اون اینجا به دنیا اومد و مادرش همینجا مرد، اون اینجا بزرگ شود و پدرش همینجا کشته شود..."
با ضربهای که به شونش خورد حرفش رو نیمه رها کرد و با درد شونه ضرب دیدش رو مالش داد:" چه مرگته جک! چرا افسار پاره کردی!"
مردی که جک خطاب شده بود با چهرهای عبوس دندون قروچهای کرد و با خشم گفت:" بس کن مت.. به جای این چرت و پرت ها یکم کار کن که وقتی بهت حقوق دادم از کم بودن اون ننالی." بعد هم سینی حاوی لیوان کوچک الکل رو برداشت تا برای مهمان همیشگی میز هفت ببره.
مَت برای صاحب کارش چشمی چرخوند، لیوانی برداشت تا اون رو با دستمال پاک کنه و در همون حین زیر لب غرغر کرد:" هیچ هم چرت و پرت نیست! خودت بهتر از من میدونی، بلاخره تمام این داستان ها درمورد خواهرزاده خودته."
بعد هم چشم غره کوچکی از پشت برای جک رفت که البته جرعت نداشت اینکار رو جلوش انجام بده چون جک بر خلاف هیکل لاغر و استخوانی که داشت اما در زمینه زور حرفی برای گفتن داشت و مَت که چند باری ضرب دست اونو چشیده بود چشمش ترسیده بود برای همین ترجیح میداد چشم غرهاش رو حواله باسن پوشیده با جین رنگ رو رفتهی جک بکنه.
مردی که کنار پیشخوان بر روی صندلی چرک گرفته نشسته بود با شنیدن حرف زیر لبی مَت به سمتش متمایل شود و با شعف لب زد:" هی پسر.. داری راست میگی! واقعا کوچه نشین خواهرزاده جکِ؟"
نگاه مَت از روی لیوان ها به سمت مرد برگشت، قیافه شرقی و جذابش باعث شود مَت لبش رو از داخل گاز بگیره و سر جاش کمی وول بخوره. خوب مَت با اینکه تمامی سلول های تنش استریت بودن رو فریاد میزد اما از لاس زدن با مرد های جذاب لذت میبرد، گاهی فکر میکرد ممکنه به مرد ها هم گرایش داشته باشه و هر دفعه که این موضوع رو با جک در میون میزاشت جک با قاطعیت اعلام میکرد که مَت از دو تا سوراخ تو قسمت پایین تنه دخترا بیشتر لذت میبره تا یک گوشت اضافه بین پای مرد ها! اما مَت هر دفعه شونه بالا مینداخت و با لودگی میگفت با دیدن جک بیشتر از قبل احساس میکنه دوست داره با مرد ها امتحانش کنه و در آخر هم پشت گردنش توسط جک سرخ و دردناک میشود.
YOU ARE READING
"ALLEY DWELLER"
Short StoryFICTION : ALLEY DWELLER | کوچه نشین COUPLE︰CHANBAEK GENRE︰ ANGST ,TRAGEDY , SADEND STATUS︰ONESHOT AUTHOR : حـیـم اَلـِفـ داستان: در کوچه پس کوچه های پایین شهر لندن برای بقا باید بکشی تا کشته نشی. تلگرام: Author : @H_OSNAA Channel : @Librari...