شات اخر خیلی سریع نوشته شد و خیلی جاهاش احساسات کافی رو نداشت. هرموقع دوباره به no bisou نگاه کردم حتما شات اخر رو با جزئیات تر مینویسم.
امیدوارم با no kiss یا no bisou احساس بدی بهتون القا نکرده باشم.
یونبین ما خیلی چیزارو پشت سر گذاشتن، احساس بی ارزشی، سرخوردگی، عشق، غم و بخش عمدهای شادی اما نکتهای که مهمه اینکه "باهم" این احساسات رو تجربه کردند.
در رابطه با بخش گل ها بگم سوبین، یونجون رو مثل گل بابا ادم میدید کسی که پتانسیل از بین رفتن و شروع دوباره رو داره. بخاطر همین اون گل مورد علاقش بود و راجع بهش بیشتر حرف میزد. خیلی دوست داشتم بیشتر راجع به این بخش بنویسم اما متاسفانه جزئیات زیاد باعث میشد براش زمان خیلی بیشتری بذارم. توی دد پارادایس بیشتر با گل ها و نمادشون و همچنین اساطیر یونانی سروکار داریم. کم و کاستی های این چند شاتی رو dead paradise براتون کاور میکنه~
و بخش اخری که سونگمین با وجود علاقش به سوبین، یونجون رو تحریک کرد تا دست از عقب نشینی برداره برای من خیلی ارزشمند بود.
اینجور ادما به من یاداوری میکنن که عشق واقعی و دوست داشتن حقیقی حتما با داشتن اون فرد کنار خودت محقق نمیشه . بخش گندهای از این شات ها در مورد عشق واقعی سونگمین بود که از قانون های نانوشتهی دنیاشون هم جلو زده بود.
من اصولا توی نوشتن چند شات خوب نیستم چون مجبور به حذف جزئیات زیادی میشم که از زیبایی داستان کم میکنه. اما برخلاف no bisou، dead paradise همهی احساسات رو کاور و به نمایش میذاره و هیچ کم و کاستی ای نداره.
اینکه سوبین به یونجون فرصت دیگه ای بده یا نه کاملا دست شما و ذهن خلاقتونه.
خوشحال میشم اندی که براتون جذاب تره رو برام بنویسید:)
مرسی که با دنیای no bisou اشنا شدید..
DU LIEST GERADE
No bisou (Yeonbin)
Fantasyبوسیدن، مرزی ممنوعه شده بود. خیلی ها حسرت یک بار چشیدنش رو به جهنم میبردند. فقط عدهی کمی قادر بودند تا نرمی لب های شخص دیگری رو حس کنند و مابقی از این لطفاتِ بهاری بهرهای نمیبرند. توی دنیای ما ترسِ پرت شدن از پرتگاه ممنوعهها، به شکل دیوانه واری ر...