سلام به کسی که داری اینو میخونی
حالت چطوره؟
امیدوارم همه چیز واست خوب پیش بره(آره دیگه از این چرت و پرتا)
ببینید دوستان عییزم من یک مترجمه گل هستم و اومدم و این داستان رو ترجمه میکنم چون خیلی دوسش دارم(یه دلیل قانع کننده😂)
من از این جور داستانا یعنی شیب های مارول زیاده دیده بودم ولی تعداد خیلی زیادشون خارجکی بودن
و خب خوندنشون سخت
پس تصمیم گرفتم بعضیاشون ترجمه کنم و اینجا منتشرش کنم تا شماها هم که اینجور شیپ ها رو دوست دارین لذت ببرین(چقد من بچه ماهیم🥰)
اگه کم و کاستی داشت به بزرگی و کوچیکی خودتون ببخشید دیگه چون باره اولیه که دارم مینویسم.
و اینکه با نویسندش صحبت کردم و از اون اجازه ترجمش رو گرفتم پس با خیال راحت بخونین.💃🏻🤍
*سعی در صمیمی بودن و در عین حال عرق ریختن
آیدی نویسنده_honey_pie_@

YOU ARE READING
Never Go To Stark Party
Fanfiction×فیک ترجمه شدس و داستان رو خودم ننوشتم⚠️× باکی نمیتونست آروم بگیره میتونست؟نه،کائنات فقط باید یه چیز رو برای اون فراهم میکردن. یه چیزه ساده مثل یه شب آروم با بهترین دوستش استیو،خواسته زیادیه؟ --- بعد از رفتن به یکی از مهمونی های تونی،باکی از اون زما...