کی قوی‌تره؟

73 19 5
                                    

دمبل رو سر جاش گذاشت و رفت جلوی آینه بازوش رو بالا آورد و ژست گرفت.
دستی به ماهیچه‌هاش کشید و گفت:
-خوبه محکم‌تر شده.
جونگ‌کوک بهش نزدیک شد و به بازوی هیونگش دست زد:
-هوممم خوبه!ولی به پای من نمیرسه.
آستینش رو بالا زد و مثل جیمین ژست گرفت:
-من قوی‌ترم،تازه میتونم تو رو روی دست‌هام بلند کنم.

جیمین گوش جونگ‌کوک رو کشید و گفت:
-بچه رو نگاه کن!قوی بودن که به ماهیچه‌ی بزرگ‌تر نیست،مهم اینه زورت زیاد باشه.
جونگ‌کوک گوشش رو آزاد کرد و گفت:
-هیونگ نظرت چیه شرط‌بندی کنیم کی قوی‌تره؟
-قبوله. سر چی شرط ببندیم؟!
-هر کی برد باید تا یه ماه کارهای شخصی اون یکی رو انجام بده...هر چند هیونگ باید خودت رو حسابی آماده کنی تا کارهای من رو انجام بدی.

جیمین از جاش بلند شد و به طرف دمبل‌ها رفت:
-بهتره پاشی بدنت رو گرم کنی که قراره حسابی یه ماه کار کنی جونگ‌کوک شی.
جونگ‌کوک دمبل ۱۰ کیلویی رو برداشت و شروع کرد به دمبل زدن.
جیمین هم یه دمبل برداشت و چند تا حلقه وزنه بهش اضافه کرد تا ۳۰ کیلو بشه و بعد شروع کرد به دمبل زدن.

جونگ‌کوک که دید وزن دمبلش کمه،اون رو زمین گذاشت و رفت تا سنگین‌ترینش رو بیاره.
جیمین نگاهی به دمبل جونگ‌کوک انداخت و گفت:
-بیا اینور بچه جون،اون دمبل رو بلند کنی خشتکت پاره میشه.
جونگ‌کوک به حرفش گوش نکرد و سعی کرد بلندش کنه،خشتکش از زور زدن زیاد داشت پاره میشد که جیمین اومد و دمبل رو کشید.
حالا بکش،کی نکش.!
جونگ‌کوک هم از اون طرف داشت میکشیدش که یهو یکی از حلقه‌هاش افتاد و تقریبا به طرف آینه شوت شد،هر چند یه تَرَک کوچولو روی پایین آینه انداخت.

مربی اومد داخل و با دیدن اون‌ها گفت:
-دیدن اینکه شما چقدر مشتاقید،برام باعث افتخاره...فقط بچه‌ها وقتی دمبل میزنید مواظب آینه‌ها باشید،تازه عوضشون کردم.
هردوشون لبخند بزرگ و کاملا تابلویی زدند و گفتن:
-حتما!
همینکه مربی بیرون رفت،با خودشون گفتن:
-ما مواظبیم مگه اینکه آینه مواظب نباشه!
.
.
.
جین دستش رو روی درب شیشه رب گذاشت و سعی کرد بازش کنه ولی هر چی زور زد نتونست بازش کنه.
شیشه رو برداشت و رفت توی هال و گفت:
-کدومتون میتونه کمکم کنه درب شیشه رب رو باز کنم؟
جیمین و جونگ‌کوک نگاهی به همدیگه انداختن و به سمت جین حمله‌ور شدن.
-من بازش میکنم.
-نخیر من بازش میکنم.

هردوشون شیشه رو گرفته بودن و میکشیدن تا بازش کنن.
جین که نگران از دست رفتن رب بود،نگران دستش رو دراز کرد تا شیشه رو پس بگیره.
-بچه‌ها بیخیال خودم میتونم بازش کنم.
ولی اون دوتا گوششون بدهکار نبود و به کارشون ادامه دادن تا اینکه شیشه لیز شد و از دستشون پرت شد اون ور،توی بغل نامجون.

نامجون شیشه رو برداشت و دربش رو پیچ داد تا بازش کنه...و البته که بازش کرد.
-دربش شل شده بود.
و لبخندی به جیمین و جونگ‌کوک زد که چال لپش معلوم شد.

*******************************

امیدوارم که این قسمت لبخند به لبتون آورده باشه😄💪🏻

دقت کردید کلی زور میزنید تا درب شیشه رو باز کنید،آخرش یکی میاد و اون رو بازش میکنه😒حالا معلوم نیست اون بازش کرده یا شما درب شیشه رو شل کرده بودید😂

اگه خواستید بگید که از کدوم یک از اعضا بنویسم تا یه ماجرا براش پیش بیاریم🤫😂

📬منتظر نظراتتون هستم😃

اگه خوشتون اومده ووت بدید⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐

*۱۴۰۲/۴/۷*

BTS ADVENTURES Where stories live. Discover now