Iɴᴛʀᴏ

97 11 2
                                    


⧗ از بین جمعیتی از مردم پرمشغله، در امتداد یک جاده فرعی متروک و بعد از عبور از هزارتو با دیوارهای سیمانی، می‌تونم ورودی کارخونه ای رو با علامت هشدار "ورود ممنوع" ببینم.

⧗ از بین چمن های بلندی که جلوی کارخونه رشد کرده بود رد شدم.

⧗ مسیری با ردپاهای متعددی که از بین چمن ها کشیده شده، ظاهر می‌شه و طبق معمول صدایی آشنا از دور شنیده میشه.

⧗ انبار متروک، درهای آهنی زنگ‌زده که با بیتِ آهنگ به لرزه درمیان.

⧗ با باز کردن درهای آهنی، اون فضای خودمونی ازم استقبال کرد، دوست‌هام رو می بینم که با بیتِ آهنگ آشنایی می رقصن.

⧗ وقتی بچه ها یکی یکی جلوی چشمم اومدن، لبخند بزرگی روی لب‌هام نشست. همون چهره هایی که هر روز از دیدنشون خسته نمی‌شم.

⧗ اینجا متعلق به خودمونه.

⧗ خندیدن، گریه کردن، بحث کردن، رقصیدن و آواز خوندن.

⧗ جایی که رویاهای ما در کنار هم قرار گرفتن، مخفیگاه ما، دنیای خودمون، جایی که ما رو از دنیای بزرگسالی جدا کرده.

⧗ الان لحظه ای بدون هر نوع سازش و آموختنه.

⧗ درست لحظه ای قبل از اینکه اون در رو باز کردیم.


خلاصه و نتیجه گیری

اینترو (مقدمه) یک نوع دید از هر هشت تا عضو ایتیز هست و از دید شخص خاصی نیست.

درواقع تجربه رسیدن به مخفیگاه مشترکشون رو توصیف میکنه که یک انبار متروکه در یک کارخونه قدیمی هست.
این مخفیگاه مشترک یک پناهگاه امن برای هر هشت عضو هست تا از طریق اشکال مختلف بیان خلاقانه با هم پیوند برقرار کنن.

این فضایی هست که اون هشت نفر به راحتی رویاها و کمبودهای خودشون رو به اشتراک بگذارن و به دور از مشکلاتشون از دنیای واقعی پنهان شن.

هر یک از اعضا بک‌استوری (پیشینه) منحصر به فرد خودش رو داره و یجورایی همشون به همین دلایل به عنوان دوست پیش هم جمع و تیم میشن.

نوشته های این دایری(خاطرات) مربوط به هر کدوم از اعضا به صورت جداگونه میشه.
ما می‌تونیم نتیجه گیری کنیم که هر پسر در حال حاضر هدف متفاوتی داره.
که در ادامه به ترتیب داستان هر کدوم رو بهتون میگیم!

همینطور میتونیم نتیجه بگیریم "لحظه ای قبل از اینکه اون در رو باز کردیم." به قبل از شروع ماجراجویی و داستان ایتیز اشاره میکنه.

توجه: خط زمانی و بعد های مختلف در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت. در حال حاضر، تایید شده که Halateez در یک بُعد متفاوت و یک خط زمانی متفاوت قرار داره. بخاطر همین به جهان های A و Z اشاره شده.

در حال حاضر کرومر هنوز وارد داستان نشده. پسرها به سادگی به عنوان دوست پیش هم جمع میشن، که هر کدوم تو زندگیشون مشکلات خاص خودشون رو دارن.

╰───8ᴍᴀᴋᴇs1ᴛᴇᴀᴍ

THE ATEEZ LOREWhere stories live. Discover now