⧗ کودکی که منو نجات داد دختری شبیه به نور ماه بود.(سفید رو و زیبا، منظور پاک و معصوم بودن کودک هست)⧗ دختر با کمال میل ما رو به خانه اش دعوت کرد. خسته از تعقیب و گریز، بلافاصله خوابمون برد و تو این فاصله دخترک مچ پام رو که آسیب دیده بود، درمان کرد.
⧗ غول های سفیدپوش که گول تکه ی شیشه رو خورده بودن، در حالی که در وسط جنگل استراحت می کردیم، دوباره بهمون حمله کردند.
⧗ همونطور که غولها منو از مچ پام میکشیدن، همه اعضا برای نجات دادنم هجوم آوردن و بنابراین ما کرومر رو از دست دادیم.
⧗ بعد از اینکه کرومر رو بردن و چشمهاشون رو برگردوندند، سنگهایی از غار تو جنگل پایین ریخته شد. وقتی به سمتش دویدیم، دختری داخل غار از بین صخره ها بهمون اشاره کرد.
⧗ دختر یک برادر داشت. پسر گفت خواهرش نمی تونه صحبت کنه چون غول های سفیدپوش صدای دختر رو ازش گرفتن. اونا خودشون رو خواهر و برادر گریمز معرفی کردن.
خلاصه و نتیجه گیری
⌗ بعد از فرار از مخفیگاه، اعضا مدتی رو تو جنگل استراحت میکنن. همونجا، غولها دوباره بهشون حمله میکنن و ویوونگ رو از مچ پا میکشن و میخوان ببرنش.
اعضا میتونن وویونگ رو نجات بدن، اما در نتیجه کرومر رو از دست میدن!⌗ دختر از داخل غاری که تو جنگل بود ظاهر میشه و به اعضا علامت میده که به خونهاش برن و اونجا برادرش رو میبینن. دختر مچ پای وویونگ رو درمان میکنه!
⌗ دختر و پسر خودشون رو خواهر و برادر گریمز معرفی میکنن و متوجه میشیم که دختر «نمیتونسته صحبت کنه چون غولهای سفیدپوش صدای دختر رو گرفته بودن».
YOU ARE READING
THE ATEEZ LORE
Misterio / Suspensoترجمه فارسی استوری لاین ایتیز (تئوری) ● Channel | @TheAteezLore ● IG | @theateezlore_