2.Sᴀɴ

10 3 2
                                    

⧗ اطراف مخفیگاه خیلی شبیه جایی بود که قبلاً داشتیم. اگر با اون موجودات عجیب و غریب روبرو نمی شدم، تمام چیزهایی که مربوط به ابعاد مختلف و کرومر بود رو باور نمی کردم.

⧗ خوشبختانه ما به سلامت از مخفیگاه فرار کردیم و به لطف آشنایی با محیط اطراف تونستیم تا نیمه راه رو تو تاریکی پیدا کنیم.

⧗ فضاهای که قابل دیدن بودن خیلی شبیه به واقعیتی بودند که می دونستیم، اما کمی متفاوت بودن. زیر صخره ای که قبلا وویونگ بوبومون رو نجات داد، یک دره و یک صخره غول پیکر بالاش وجود داشت، اما اینجا نه صدای جاری شدن آب شنیده می شد و نه صخره غول پیکر دیده می شد. یکسان، در عین حال به طرز عجیبی متفاوت.

⧗ همینطوری که تو افکارم غرق بودم، میتونستم صدای خنده اعضا رو بشنوم.

⧗ اعضا که مدتی استراحت می کردن، با هم بازی می کردن، از اینکه کرومر در امان بود، خیالشون راحت شد.

⧗ چیزی که هونگ جونگ از پنجره بیرون انداخته بود، یک تکه شیشه شبیه کرومر بود، نه کرومر واقعی.

خلاصه و نتیجه گیری

⌗ سان در مورد باور کردن "ابعاد مختلف و کرومر" شک داشت تا اینکه غول‌ها رو تو مخفیگاه دید.

⌗ بعد از فرار از مخفیگاه، اعضا وارد محیطی شدن که «یکسان، اما به طرز عجیبی متفاوت» با محیط اطراف مخفیگاه از بُعدی که میشناختن بود.

⌗ اینجا تایید میشه که کرومر صحیح و سالمه و هونگ‌جونگ برای حواس پرتی غول ها شیشه شکسته ای رو بیرون پرت کرده.

THE ATEEZ LOREWhere stories live. Discover now