Last part

84 17 4
                                    

روی مبل روبه روی درخت نشسته بودیم
یونگی بلند شد و اومد روبه روم وایساد
همه نگاهامون روش زوم شد
دستمو گرفت و بلندم کرد
یونگی:تو کشور ما ازدواج هم جنس باهم غیرقانونیه ولی چه رو برگه چه لفظی من همین الانم دارمت و نیازی به ازدواج واسه رسمی کردنش نیست و خب...
دستش که پشت سرش مشت بود رو اورد جلوم و باز کرد
چشمم رو حلقه ساده نقره ای رنگ کف دستش قفل شد
بهت زده به انگشتر نگاه میکردم
یونگی:نمیتونیم ازدواج کنیم ولی...بیا اینو بعنوان نشونه واسه رابطمون داشته باشیم...
لبخندی زدم و حلقه رو برداشتم
کردمش به انگشت وسط دست چپم
برگشتم سمت تهیونگ و انگشت وسطمو جلوش اوردم بالا
جیمین:جاش عالیه
تهیونگ:ای لاشی...
جین:چه رمانتیک...
دوتا جعبه از زیر درخت برداشت و دستمو گرفت برد تو اتاق
یکی از جعبه هارو داد بهم
یونگی:اینارو بپوش
جعبه رو باز کردم
ی لباس بود
لباسامو دونه دونه دراوردم و اون لباسای تو جعبه رو پوشیدم
یونگی*
لباسای خودمو پوشیدم و برگشتم سمتش
لباسا گشاد بودن و خیلی کیوتش کرده بود
رنگ رباس با پوست و موهاش تضاد قشنگی ایجاد کرده بود
لبخندی زدم و دستشو گرفتم
روی لباس من نوشته بود for و مال اون نوشته بود ever و کلمه جدیدی ساخته بود...Forever...برای همیشه...کلمه جالبیه...
سوم شخص*
چشم همه روشون زوم شد
تهیونگ:هعی ست کردن...من و تو چرا نباید ی لباس کاپلیم داشته باشیم؟
رو به جونگکوک گفت
جونگکوک:نمیدونم والا
جین:هعی عجب دوره زمونه ایه...دوره ما از این چیزا نبود...
هوسوک:چرا مثل پیرمردای 70 80 ساله حرف میزنی؟
بین اون جر و بحث هیچکس متوجه شمارش معکوس و تحویل سال و البته بوسه کاپل ست پوشیده نشد...

                                "The End "
.
.
.
سلام دوستان خب من ی دوسه کامه حرف بزنم و برم دیگه
پایانش خیلی یهویی شد و همینطور که دیدین اخرش خیلی چرا شد و من دیگه واقعا ایده دیگه ای نداشتم و مخم نمیکشید بیشتر ادامش میدادم چرت تر میشد و ممنون که داستان چرت منو خوندین و ممنون از اونایی که سایلنت نبودن و ووت دادن این برام انگیزه ای میشد که پارت اپ کنم
این فیک راستش نهم اگوست تموم شد نوشتنش ولی سرعت نت اینقدر پایین بود اجازه اپ کردن بهم نمیداد
دیگه زیاد حرف نمیزنم بازم ممنونم خدافظ

End:1402/6/4

Pain of love{yoonmin} Where stories live. Discover now