" چپتر نهم "

649 64 5
                                    


_ مامان کوکی میاد یا نه ؟

مین یانگ با صدای جه سوک به طرفش برگشت و از سوال هزار بار تکراریش نفس کلافه ای کشید و چشماشو یه دور چرخوند و با حرص لب زد : عزیزم زنگ زدم ، جواب نداد ... خودش شمارمون رو ببینه زنگ می زنه .

جه سوک نفس رو با اه بیرون داد و با بی صبری و ناراحت سرش رو پایین انداخت و به کفه ماشین چشم دوخت .

مین یانگ که رایحه ناراحت پسرکش رو شنید ، نتونست تحمل کنه و با لبخند با امید واری رو بهش لب زد : اصلا می تونیم یه بار دیگه بهش زنگ بزنیم شاید اینبار جواب داد ؟ هوم ؟

جه سوک با خوشحالی و ذوق لب زد : اره خب یبار دیگه زنگ بزنیم . من صبر ندارم !!

مین یانگ تکخندی زد و خواست شماره جونگکوک رو دوباره بگیره اما با زنگ خوردن گوشیش ، با دیدن اینکه جونگکوک داره زنگ می زنه لبخندی زد و با خوشحالی رو به جه سوک لب زد : ببین ... خودش زنگ زد .

و بدون اینکه منتظر باشه جه سوک چیزی می خواد بگه یا نه تماس رو وصل کرد و اونو رو روی گوشش قرار داد ...

_ الو ..

+ سلام ، به من زنگ زده بودین ؟ من جئون جونگکوکم .

جونگکوک همونطور که از پله های دانشگاه پایین میومد و به سمت در خروجی می رفت تا زود برسه به خونه و از این اب و هوای گرم خلاص بشه .

جواب فرد مقابلش رو داد و کنجکاو به فرد پشت تلفن گوش سپر تا ببینه این شماره ناشناس کیه که بهش زنگ زده ...

_ عامم ... سلام کوکی ، من مین یانگم . مامان جه سوک و خواهر تهیونگ .

مین یانگ همونطور با لبخند بزرگی جواب داد .. تا جونگکوک رو از این کنجکاوی بیرون بیاره .

+ عا بله بله شناختم ... سلام مین یانگ شی .

جونگکوک همونطور که به سمت در پا تند کرده بود به ارومی رو به مین یانگ لب زد ...

_  عااا ... می بخشید که بی خبر بهت زنگ زدم و مزاحمت شدم ، شمارت رو از خانم لی گرفتم ... اگه کاری نداری و سرت خلوته می تونیم حرف بزنیم ؟

مین یانگ سوالی اینو از جونگکوک پرسید و جه سوکی که سرشو نزدیک بهش اورده بود تا بفهمه اون دو تا درباره چی حرف می زنن رو پس زد و با لبخند و کنجکاوی سکوت کرد تا بشنوه جونگکوک در جواب  چی بهش میگه ...

+ بله ... خواهش می کنم .

جونگکوک همینطور کنجکاو منتظر ادامه حرف مین یانگ موند که ببینه چی می خواد بهش  بگه ...

_ راستیتش کوکی ، جه سوک همش بهونه تو رو می گیره ...

جونگکوک لبخند بزرگی از شیطونی ها پسرک الفا رو لباش نشست و بدون حرف منتظر ادامه حرف مین یانگ موند ...

MOON | VKWhere stories live. Discover now