Part 4 🔞

65 18 25
                                    

🦋💙🫐
#AfterTheEnd
𝐏𝐚𝐫𝐭: #4

🔞~

بیلی یه بتا نبود! یه آلفای کوفتی بود که چه بخواد و چه نخواد تحت تاثیر فرومون امگا قرار می‌گرفت و الان هم توی همین وضعیت به سر می‌برد. جان رسما روش نشسته بود و رایحه دوست داشتنی دارچین، داشت وادارش می‌کرد یه کارایی کنه...

آروم دستاشو آورد بالا و دو طرف پهلوی جان گذاشت... جان هم با یکم تردید دستشو روی سینه بیلی گذاشت و آب دهنشو قورت داد. اونم تحت تاثیر فرومون آلفا بود. اون بوی چوبِ سوخته می‌داد. برای امگا، دوست داشتنی بود.

"و-ویلیام... عااام..."

"کون لق همچی!"

بیلی تصمیمش رو گرفت! طبق غریزه پیش می‌رفت! پس، نیم خیز شد و جان رو کشید سمت خودش و شروع کرد به بوسیدنش! پر شور، خیس، پر سروصدا.

جان شوکه شد اما زود به خودش اومد چون اونم اینو می‌خواست. چون خیلی وقت بود قرص مصرف نمی‌کرد. چون یه امگای نیازمند به آلفا بود. این، غریزه اون بود. پس فعلا جفتشون اهمیتی نمیدادن طرف مقابلشون کیه.

دستشو روی سینه بیلی می‌کشید و می‌بوسیدش... آلفا هم بدنشو لمس می‌کرد و کونشو فشار می‌داد. وقتی جان ناخداگاه و از روی غریزه امگاییش خودشو روی پایین‌تنه آلفا کشید، جفتشون فهمیدن به این نیاز دارن و باید واسه امشب فراموش کنن طرف مقابلشون چه کسیه. دشمن؟ امشب اهمیتی نداشت.

جان بین بوسه نفس نفس زد و لباسشو در آورد. حالا بالا تنه جفتشون برهنه بود. جان یکم از بدنش خجالت می‌کشید ولی شهوت اجازه نمی‌داد به چیز دیگه‌ای فکر کنه. بیلی خیره به بدن امگا نگاه کرد و لبشو لیسید. از خودش برای اعتراف به اینکه اون جذابه متنفر بود اما...

"تو... قشنگی..."

"ویلیام..."

"میخوام بکنمت"

"لطفا..."

انگار یادشون رفته بود رایان توی اتاق کناری خوابیده و خب خوش شانس بودن که اون بچه خواب عمیق داشت.

بیلی می‌خواست جان رو زیرش داشته باشه ولی امگا اینو نمی‌خواست! امگا از این خوشش میومد که روی آلفا باشه! وقتی جفتشون کامل برهنه شدن، امگا دوتا از انگشتاشو روی لبای بیلی کشید. بیلی شروع به خیس کردن انگشتاش کرد، بعد جان شروع کرد با انگشتاش به آماده کردن خودش...

بیلی با دیدن این صحنه لبشو گاز گرفت و شروع کرد به خودش هندجاب دادن تا جایی که از دیکش پریکام چکه می‌کرد...

جان با چشمایی که حالا از شهوت تیره شده بود و خبری از اون آبی‌های قشنگش نبود به آلفا خیره شد... این بیشتر بیلی رو وحشی کرد تا بخواد به فاکش بده و حتی ناتش کنه! به راحتی می‌تونست رایحه اسلیکش رو بو بکشه و این روانیش می‌کرد.

After The End (Homelander X Butcher)Where stories live. Discover now