از خواب بیدار میشم و به ساعت نگا میکنم
ساعت شیش و نیمه
_ عاااح امروز تخصصی دارما
_اگه درس عمومی بود میخوابیدم
با غر غر بلند میشم و میرم دست و صورتمو میشورم
لباسامو میپوشم و کیفمو برمیبدارم میرم پذیرایی خونه
آروم از خونه میرم بیرون و دعا میکنم اون مرد به اصطلاح پدر نفهمهگرسنمه..
کاش یکم وقت داشتم برا آماده کردن غذا...
بعد ۱۰ دقیقه میرسم مدرسه*
گوشه حیاط تو پاتوقمون میشینم منتظر جیمین میشم
دوربینمو در میارم و شروع میکنم لخ نگا کردن عکسای جدیدماین دوربین رو با سختی خریدم
بخواطرش کلی از بابام کتک خوردم...
خب الان ببه من چه کا اون پول رو برآب قمار میخواست آخرش میساخت دوباره همینم از دست میرفت
درگیر افکارم بودم که یه صدایی منو از افکارم میاره بیرون
سرمد بالا میارم و جیمین خندون رو میبینم که داره ازم عکس میگیره
دستمو جلو صورتم میگیرم و میخندم
_هی هی هیییی جیمین نکننن
+خفه شو ته بزار عکسمو بگیرم خووووو
با خنده یه مشت کوچیک میزنه تو شونم که صورتم تو هم جمع میشه و آخی آروم میگم
یهو حواسم جمع میشه و با تعجب به جیمین نگا میکنم
+او.اوه... ته ته خوبی؟
هیچی نمیگم و سرمو میندازم پایین
جیمین شروع بکنه به باز کردن دکمه های بالایی لباسم و کنارش میزنه و بغلم میکنه
+ چیزی نیست خوب میشی پماد همراهمه
همونطور که پماد رو میزنه سرمو پایین میگیرم و آروم گربه مبکنم
_درد میکنههههههههههه
+کلش میشد ار اون خونه نجاتت داد
داری درد میکشی
هر روز کتک
چطور میتونی
تا خواستم جواب بوم زنگ کلاس خورد
_بیخیال جیمین من خوبم بیا بریم کلاس
عاهی میکشه و با من وارد کلاس میشه____________________________________
۲۷۴ کلمه
این پارت باب میل نبود
پارا بعدی رو بابد بينيد
همه چی از پارت سه شروع میشه
اوکیییییب
مرسی گایز
بوس بوس بوسسس
YOU ARE READING
my little slave
Non-Fictionکیم تهیونگ بخواطر بدهی بالای پدرش ش به بار فروخته میشه چی میشه اگه جئون جونگکوک رئیس بزرگ ترین باند مافیای جهان اونو بخره تا بتونه بیشتر ازش استقاده کنه _تو مال منی +آزادم کن لطفا ولم کن....