Part 14: شکوفه گیلاس شاهزاده

399 88 348
                                    

سایرن بالاخره به پلکاش اجازه فاصله گرفتن از هم رو داد و به آرومی بازشون کرد.

اولین تجربه‌اش باعث هیجان شدیدی داخل سینه‌اش شده بود و به سرخ شدن صورت و گوش‌هاش کمک میکرد..

لباش رو بهم فشرد و سعی کرد کلمه‌ای رو به زبون بیاره..حقیقتا جای خالی لب‌های شاهزاده بعد از اون بوسه دلچسب به طور آشکاری احساس میشد..

_جو..جونگکوک‌شی؟..

شاهزاده بالاخره نگاهش رو از لب‌های وسوسه انگیز پسر گرفت..به هیچ وجه سیر نشده بود و تشنگی بیشتر در سراپای وجودش نبض میزد..اما اجازه پیشروی نداشت!..

سوکجین کمی از شاهزاده فاصله گرفت و با نفس عمیقی سعی کرد حرکت سریع قفسه‌ سینه‌اش رو کنترل کنه..

_..چه حسی داری؟

جونگکوک بود که با سوالش چشم‌های سایرن رو به سمت خودش کشید.

_منظورم..منظورم راجع به خشکی لب‌‌هات بود..

راستش تلاش برای جمع کردن اتفاقی که باعث افتادنش شد،یکم بی‌فایده بنظر میرسید..

سایرن زبونی روی لبش کشید و طعمی که وجود نداشت رو مزه مزه کرد.

_لب‌هام..داغ شدن جونگکوک‌شی..خیس هم هستن..فکر کنم حالا کمتر ترک بخوره نه؟..

انگار شاهزاده فقط باید بخاطر سادگی سطحی پسر و بی‌تجربه بودنش مراسم شکرگزاری ترتیب میداد و ساعت‌ها در درگاه خداوندش تعظیم میکرد..

_آم..آره..مطمئن باش کم کم خوب میشه..

نامطمئن سعی در قانع نگه داشتن پسر داشت و به صورتی غیر قابل پیش‌بینی با شکست مواجه نمیشد.

_آدما برای اینکه لب‌هاشون ترک نخوره همو میبوسن؟!..ما تو دریا همچین چیزی نداشتیم..شاید بخاطر اینکه داخل آب بودیم اینطور نیست؟!..به‌جاش اونجا،ما برای ابراز علاقه اینکارو انجام میدادیم!..

شاهزاده دستی به گردنش کشید و تمام تلاشش رو جمع کرد تا ذهنیت درستی رو در برابر سایرن کوچولوش به تصویر بکشه..

_نه سوکجینا..راستش..آه..آدما به طور معمول اینکارو انجام نمیدن و خب درسته بوسه برای ابراز علاقه هم هست ولی..خب این یکی فرق میکرد! برای ترک لب‌هات بود و..و..

_پس اگه لب‌هام دوباره ترک خورد میتونم از تهیونگ‌شی هم کمک بگیرم؟!

با سوال سایرن،برخلاف چشم‌های درشت و پر از سوال خودش،درگیری سختی بین ابروهای کشیده شاهزاده رخ داد!!..

_نخیر!! نباید اینکارو بکنی! اگه لب‌هات دوباره ترک خورد خودم برات به قدری خیسشون میکنم که مشکلی نداشته باشی!! سوکجین هیچوقت اینکارو با کس دیگه‌ای انجام نمیدی باشه؟!

𝗣𝗿𝗶𝗻𝗰𝗲'𝘀 𝗘𝗰𝗹𝗶𝗽𝘀𝗲 ‖ KOOKJIN "COMPLETED"Where stories live. Discover now