دست از ضعیف بودن بردار و اولین قدم برای اینکه حذف آدمهاییه که باعث میشن ضعیف باشی.
چپتر سی و هشت؛ جذاب غیراشرافی
⁉️اوایل چپتر یه اسمات خیلی کوچکی داریم
هونگجونگ انگشتانش رو قلابی شکل روی زبانش میذاره و با ریتم مخصوصی سوت میزنه. صدای سوتش داخل جنگل به این بزرگی طنینی نمیتونه بندازه اما خیلی زودتر از سرعت چند قدم، شنل پوشی مقابلش ظاهر میشه.
زن از زیر شنل بنفش و خیره کنندهـش لباسهایی جذب پوشیده که تراشخوردگی زیبای بدنش که حاصل مدتها ورزش سنگینه رو به خوبی نشون میده.
موهای کوتاه و سفیدش رو با گردش گردن، به کناری تاب میده و در حالی که چاقوی جیبیـش رو با حرکاتی نمایشی بررسی میکنه میگه: هی نصفه نیمه، بهتره زودتر کارت رو بگی و من رو از تماشای این نیم وجب قدت مرخص کنی.
هونگجونگ لبخند گشادی میزنه و میگه: حالا که فعلا همین نیم وجب قد خیلی کفریـت کرده، شیوَن کوچولو. (اسم دختره Syeon هستش که هونگجونگ شیوَن تلفظش میکنه به معنی گریه و زاری.)
همراه با لبخند کجش گردنش رو خم میکنه و به زنی که کمی ازش بلندتره نگاه معنی داری میده.
شیون چاقو رو پشت کمربندش جا میده و آهی میکشه: هاح... به هر حال میدونی که نمیتونستم وقتی اون همه آدم با قدرتهای عجیب دزدیدنت بهت کمک کنم.
هونگجونگ پوزخندی میزنه و به تایید سر تکون میده: هی هی هی... اگه میتونستم همین الان اون مغز کوچولوت رو توی درخت میپاچوندم! تو باید خیلی بیشتر از اینها حواست به سونگهوا میبود!
شیون قدمی عقب برمیداره. به رقم بدن قوی و آمادهـش هیچوقت آمادگی مبارزه، حتی به شوخی ش، رو با هونگجونگ نداشته و نداره.
-جونگهو دستور داده بود از دور حواسم به تو باشه نه اون پسره. یادت رفته چقدر تاکید کرد که مبادا کسی ما رو با هم ببینه؟
هونگجونگ به معنی خفه شو دست به عقب تاب میده.
-بگذریم.
ردیف بالایی دندانهاش رو زبون میکشه تا فرصتی برای فکر بخره.
-به جونگهو بگو تا یه چند روز دیگه میام پیشش. نمیدونم از حرفهایی که شنیدی وقتی داشتیم برمی گشتیم، جوجه کوچولو رو فرستادی یا نه ولی باید بدونن من تنها برمی گردم. بهشون بگو سونگهوا همینجا میمونه؛ چون اگه مانکی بفهمه سونگهوا هم میاد خیلی عصبانی میشه.
چند قدمی از دختر دور میشه و دوباره سمتش میچرخه: راستی هر اتفاقی برای سونگهوا میوفته باید به من بگی وگرنه کمکاری این دفعه رو فراموش نمیکنم!
![](https://img.wattpad.com/cover/351669050-288-k925020.jpg)
ESTÁS LEYENDO
Phantom, Turbulent World(S1)
Fanfic●کاپل: یونگی، ووسان، سونگجونگ -وهم آلود، دنیای پرآشوب(فصل اول) ●یونهو به عنوان وارث هتل اِمِرالد دچار دسیسه های اطرافیانش بر سر قدرت و پول میشه و تاجایی پیش میره که دیگر به خودش هم یارایی برای تکیه نداره. چه کسی در اوج نزاری او رو به زندگی برمیگردو...