از وقتی چشم باز کرده بود میدونست امروز روز مزخرفیه!
حالا چرا؟؟
چون...-جونگکوووووککککک بیاااا پاییننننن
درسته!
مادر ناتنیش قصد کرده بود دوباره با اون صدای نکرش گوش هاشو آزار بده!
چشمی چرخوندو از رخته خوابش بلند شد ...
و با لبخند به سمت پله های چوبی رفتو به پایین رسید..-سلام مامان بابای خوشگلم چه کمکی از دستم بر میاد؟؟
اوه بله درسته جونگکوک خیلی مهربون بود ...
کله دهکده کل شهر جونگکوکه مهربونی میشناختن جونگکوکه باوقار زیبا و مهربان که همیشه لبخند به لب داشت ...
و کل شهر دوستشم میشناختن درسته دوست صمیمیه این جونگکوکه مهربونیو زیبا جیمین بود جیمینی که همه بهش میگفتم جادوگره پلید و همه اون رو پس میزدنو بهش میگفتن اون ی شروره حالا چرا؟؟
چون مادرش ی جادوگره زشت بود اون هم باید اینطور باشه؟؟
معلومه که نه البته خب دهکده حق داشت جیمینو پلیدو جادوگر بدونن چون خب جیمین دسته خودش نبود ولی همش برای همه تو قیافه بود بدجنسی میکرد...
البته فکر نکنید همه جونگکوکو تو دهکده دوست دارن کاملا در اشتباهید ..
کل دهکده از اون دونفر متنفر بود حتی مادر و پدراشون از اون دوتا متنفر بودن...همه جونگکوکو باوقارو زیبا و مهربون میدونستند ولی بهش احترام نمیزاشتن و همیشه باهاش بد بودن شاید چون حسودن؟؟
حسودن که مثل اون نیستن؟؟
اون رو عجیب میدونستند ..
همه ی دهکده اون دورو از خودشون نمیدیدن و اون دورو عجیب خطاب میکردن!ولی خب چه اهمیتی داره؟؟
چه اهمیتی داره وقتی اون دوتا همو داشتن ؟؟جونگکوک بدون توجه به جیغ جیغای نامادریش و پدرش از خونه زد بیرون و راهیه جنگل شد تا بهترین دوستشو درآغوش بگیره!
جونگکوک مادرش رو در کودکی از دست داده بود دقیقا همون موقع هم بود که با بهترینه زندگیش جیمین آشنا شده بود ...
/فلش بک هشت ساله پیش/
به تازگی مادرش از دست داده بود بعد از رفتن پدره بزدلش روی خاک مادرش پهن شده بودو اشک میریخت جوری که صداش در جنگل بخش میشود همه رو به وجد آورده بود ..
همون موقعه ی پسره کوچولو اومدو از پشت بهش چسبید ...-هی پسره گره نتن(هی پسره گریه نکن)
جیمین بعد از گفتن این حرف از جونگکوک فاصله گرفتو اون رو به سمت خودش برگردوند و با دستاش صورتشوگرفتو اشکاشو پاک کرد ...
-مامانت دوس نداله تولو ایجولی ببینه پس گره نتن
بعد از گفتن این حرف پسرو در آغوشش فشرد..
جونگکوک وقتی این حروف از جیمین شنید سریع از آغوشش بیرون اومدو اشکاشو پاک کردو گفت
-تو کی ای دیگه؟
YOU ARE READING
GOOD & EVIL |VKOOK
Randomبرگرفته از فیلم مدرسه خیر و شر___ دو دوست با سرنوشتی جدا ... چی میشه اگر دو دوست صمیمی دو برادر که یکیشون یه شروره واقعیه و اون یکی یه شاهزاده مهربونه از هم جدا شن؟؟ و سرنوشتشون با یک دست خطه جدا نوشته بشه؟؟ _____ جیمین بهترین دوست جونگکوک عاشق شده...