باهم به طرف خروجی شرکت میرفتند که تهیونگ رو به سوکجین کرد و گفت
+راستی سوکجینا جونگکوک گفت یکی از دوستاش یه مهمونی گرفته میای بریم؟
چشم هاش رو چرخوند و گفت
-نه اصلا حال و حوصلهی اینجور جاها رو ندارم
+یاا بیا دیگه گفته خیلی شلوغ نیست
شونهای بالا انداخت
-خب تو برو من هنوز دارم تاوان آخرین باری که رفتم اینجور جاها رو پس میدم
ایستاد و اخمی کرد
+چه تاوانی؟
همونطور که سعی میکرد جلوی خندش رو بگیره جواب داد
-تو دیگه! آخرین باری که رفتم پارتی خونهی تو بیدار شدم
+یاا کیم سوکجین.!
سوکجین خندید و چند قدم مونده تا ماشین رو برای حفظ جونش دویید
تهیونگ با چشم های ریز شده نگاه کرد و بهش نزدیک شد+پس من تاوانتم؟
سری تکون داد و گفت
-آره خب همه تاوان ها که بد نیست ورژن خوب هم داره
چشم هاش رو چرخوند و سوار ماشین شد
سوکجین هم خندید و سوار شد
تهیونگ همونطور که راه میوفتاد دوباره گفت+حالا نمیای بریم؟
سرش رو به صندلی ماشین تکیه داد و به تهیونگ خیره شد
-تو میخوای بری؟
+اگه تو بیای آره
-کی؟
+فردا شب
شونهای بالا انداخت و گفت
-چیکار کنم دیگه مجبورم
تهیونگ لبخند بزرگی زد و ماشین رو نگه داشت
سوکجین از ماشین پیاده شد و با جونگکوکی که از خونه میومد بیرون روبرو شد
با دیدنش لبخندی زد و به طرفش اومد×او سلام هیونگ
قبل از اینکه سوکجین حرفی بزنه تهیونگ خندید و گفت
+اینجا چیکار میکنی جئون؟ کارو ول میکنی میای اینجا؟
سری تکون داد و گفت
×آره دیگه مثل شما نیستم دوست پسرم پیشم باشه باهم برگردیم باید بیام بهش سر بزنم
سوکجین خندید و موهای پسر رو بهم ریخت
-من برم مراقب خودتون باشین
قبل از اینکه بره جونگکوک دستش رو گرفت و گفت
×نه صبر کن هیونگ کارت دارم
ابرویی بالا انداخت
-چیشده؟
YOU ARE READING
𝙰𝚍𝚟𝚎𝚛𝚜𝚎
FanfictionAdverse -من همه چی و میدونستم و خواستم باهات باشم حالا هم تا آخرش هستم.! Couple: Taejin.Kookmin Gener: Romnece.Angst Writer: 𝐒𝐤𝐲