𝗄𝗂𝗌𝗌 𝗆𝖾 𝗈𝗋 𝗁𝖺𝗍𝖾 𝗆𝖾 (minsung)

part15

با زنگ خوردن گوشیش نگاهشو از جیسونگ و بقیه پسرا گرفت و گوشیو جواب داد"پسرم حواست به ساعت هست؟ لوکیشن رو برات میفرستم"

لینو با تعجب از بقیه دور شد"لوکیشن چی؟؟"

مادرش با صدایی که عصبانیت توش واضح بود گفت"چطور میتونی فراموش کنی؟!امروز قراره نامزدتو ببینی"

لینو با یادآوری این موضوع اخمی کرد و خواست گوشیو قطع کنه که مادرش ادامه داد"فکر اینکه منو بپیچونی به سرت نزنه"

نفسشو کلافه بیرون داد"باشه مامان" و بعد گوشیو قطع کرد ، هیچ چیز دیگه ای نمیتونست در این حد روزشو خراب کنه. سمت پسرا برگشت و گوشیشو توی جیبش گذاشت"من مجبورم برم جایی خوش بگذره بهتون"

جیسونگ وقتی متوجه شد لینو میخواد بره لبخند روی لبش محو شد و با خودش گفت"بخاطر اینکه من اینجام داره میره؟اما خودش اومد دنبالم"

چانگبین از روی مبل بلند شد و دنبال لینو رفت"هیونگ مشکلی پیش اومده؟!"

لینو:کاش مشکلی پیش میومد

چانگبین:چی؟

لینو:هیچی...بهت گفتم قراره با یکی آشنا بشم ، دارم میرم اونو ببینم

چانگبین:اوه هیونگ برات خیلی خوشحالم

لینو:خوشحالیه چی؟ وقتمو نگیر برم
و بعد از چانگبین دور شد.

.
.

هیونجین: هیونگ مشکلی براش پیش اومده؟

چانگبین: مشکل؟نه بابا قرار داشت

جیسونگ با تعجب نگاهشو به چانگبین داد"قرار داره؟"

هیونجین سعی داشت با تکون دادن سرش و ابروهاش به چانگبین بفهمونه که نباید حرفی بزنه اما اون پسر زودتر همه چیز رو گفته بود"اره ، بلاخره لینو هیونگ هم عاشق شد"

نفس کشیدن کم کم داشت براش سخت میشد ، نگاهشو از چانگبین گرفت و از سر جاش بلند شد و سمت در رفت که صدای چان چند ثانیه متوقفش کرد"هی جی کجا میری؟"دستشو روی دستگیره در گذاشت و درو باز کرد و بعد از خارج شدنش چان نگاهشو به هیونجین و چانگبین داد"چیشده؟!"

هیونجین:چانگبین هیونگ نتونست جلو دهنشو بگیره و اینجوری شد.

چانگبین:عشقم من فقط حواسم نبود

هیونجین:لینو هیونگ رفته سر قرار و چانگبین اینو جلوی جی گفت.

چان:چی؟ سر قرار؟

هیونجین: منم نمیدونم همچین چیز مسخره ای از کجا در اومده.

.
.

مادر جیسونگ:اوه پسرم اومد.
لینو با دیدن سومین و مادر پدرش لبخند ساختگی زد و کنار مادر پدر خودش نشست.

مادر سومین به چشم های پسر زل زد و گفت"پسرم تو یه ایدلی ، قرار گذاشتن برات سخت نیست"

خواست چیزی بگه اما مادرش زودتر شروع کرد به حرف زدن"سخت چی؟ایدل‌ها هم ادمن دیگه به هر حال اولشم سخت باشه بعدش همه چی عادی میشه"