سلاملکم💅
خب دوستان ، آشنایان !
معرفی میکنم:دکتر جاذاب
۳۳ ساله👀نینی سنجابِ حسود👀
۳۰ ساله ، با احترام دائم العلافخب خب دوستان اون یکی دکترِ جاذابمون
ایشون ۲۶ سالشونه
بچه هم داره 🗿مامانِ همون نینی سنجابِ حسود ، بی بی هه ریم
پسرِ دکتر جاذاب اولیه ، لی کوچیکه
۷ ساله
برادر کوچیک دکتر جاذاب ، در رویای شعبه دوم شیرینی فروشیش داره پیر میشه
۲۸ سالهپیرمرد پلاسیدهٔ۶۰ ساله ای که هنوز منتظره مدرک ادبیاتشو بگیره ، پسر گلمون هوانگ هیونجینِ ۲۸ ساله ، پسر خاله اون سنجابه
داداش کوچیکه ی پیرمرد پلاسیده ، کابوس متحرک ، هنوز که هنوزه ۱۱ سالش نشده همچنان تو ۱۰ سالگی مونده
دخترِ نیکیه ها🌝نوه ی بی بی هه ریم
۷ سالهاین داداشمونم در طی داستان مشخص میشه اینجا وسط اینا چیکار میکنه🌝
ایشونم بزرگ خانومه👀 مرغ حیاط بی بی هه ریمیچیزی رو اینجا بگم
اگه یجایی از این داستان اتفاق بدی میوفته ، فقط همون یه بخشه و قرار نیست که بقیش هم همونجوری ناراحت کننده باشه ، چون قطعا بعد از یه سختی ؛ آسونی هم هست 🕊️
خلاصه که امیدوارم اوریو بترکونه!
ESTÁS LEYENDO
OREO
Humor- پاشید بیاید دوباره حماسه آفریدیم پسر مردم غش کرد! با دیدن پسر بچه ی کنار مرد دوباره داد زد : - حرفمو پس میگیرم بابای مردم غش کرد... *** - جدی از مرغ و سگ میترسی آقای دکتر ؟ + نمیترسم فقط وقتی میبینمشون کهیر میزنم جدی میگما... - حالا ما در نظر...