سلام من هآکینتم خیلی خوشحالم که دارم فیکم و آپ میکنم و خیلی بیشتر خوشحالم که شما میخونینش♥
برای آشنایی بیشتر و تصور راحت تر شما تصاویری که به اون چیزی که تو ذهنم نزدیکه رو توی این قسمت میذارم.و توضیحاتی که لازمه رو میدم امیدوارم این فیک و دوست داشته باشین نظر فراموش نشه🌻
توجه داشته باشین مشخصات و ویژگی های شهر و از خودم دراوردم و مطمئن نیستم راجبشون.
------
کاراکترای داستانمون توی شهر دونگه توی شمال شرقی کره ی جنوبی زندگی میکنن. دونگهه یه شهر کوچیک ساحلی و خیلی خوشگل مرزیه امکانات زیادی نداره و همینطور جمعیت زیادی. فضای شهر سنتیه و مردم اغلب همدیگه رو میشناسن. شهر خیلی سرسبزه و همه جاش پر از جنگل و برکه و گله از اونجایی که شهر سنتیه اغلب کوچه های سربالایی باریک با سنگ فرش دارن.
بخش های مدرن خیلی گرونن و اغلب هتلها ـ مراکز خرید ـ و ساختمان های ادرای و تجاری اونجا قرار دارن و مردم توی بخش قدیمی تر زندگی میکنن.عکسهای و نقاشایی از شهر
YOU ARE READING
𝖡𝖺𝗆𝖻𝗂 𝖡𝗈𝗒 ᥫ᭡ ˖ ࣪
Fanfictionبامبی بوی ࣪ ⸒ ˑ🍥 ּ◞ ֗ چانیول هیچوقت انتظار اتفاقات منفی توی زندگیش رو نداشت. نه وقتی که سگ برادرش موش خونگیش رو خورد نه اون وقتی که توی دانشگاه هوا و فضا قبول نشد و نه این آخریش فرار نامزدش تو روز عروسیش. بخاطر همین نمی تونست باور کنه همچین اتفا...