V:
بچه ها قبل از اینکه وارد این جزیره بشیم باید بهتون یک اخطار بدم همه کسانی که اینجا زندگی میکنن جادوگر های طبیعت هستن و یجوریی هم نگهبان ملکه طبیعت هیرو میشن...
پس اگر کار اشتباهی کنید که واسه آن ها ناخوشایند باشه شمارو به سیاهچاله حقیقت میفرستن و من فکر نکنم شما دلتون بخواد طرز فکر تون به عزیزان تون عوض بشه درسته؟؟؟
جانگکوک و جیهوپ همزمان باهم سره شون به نشونه آره بالا پایین کردن و هنوز منتظر حرف های من بودن،سری تکون دادم و گفتم:
پسرا ما قرار بریم پیش بزرگ ترین جادوگر اینجا که به حسابی پادشاه این جزیره اس اسمش مین یونگی ولی رفتیم اونجا شوگا صداش کنید چون تنها فردی که حق داره به اسم واقعی صداش کنه هیرو(جیمین)هستش خب سوالی هست؟؟
جانگکوک دستشو بالا برد و گفت:
Jk:وی شی واسه چی اومدی تو جزیره ای که پر از جادوگر؟مگه قرار نیست بریم پیش ملکه طبیعت؟؟
(نکته:به کره ای وقتی میخوای با کسی رسمی صحبت کنی یا تازه باهاش آشنا شدی بعد از پسوند اسم یه شی هم اضافه میکنیم مانند جانگکوک شی)
V:
سوال خوبی جانگکوکی اگر یادت باشه آتریسا بهت یه الماس زرد داد اون الماس زرد یه تیکه از وجود هیرو و ما الان اومدیم اینجا که شوگا اون الماس تکمیل کنه چون الماس من و تو دست شوگاس و این سه تا الماس باید باهم ترکیب بشه تا ما بتونیم جیمین دوباره برگردونیم
Jk:وی اونطور که گفتی یعنی اون الماس ها که دست شوگاس تیکه هایی از وجود ماس درسته؟؟
V:
درسته جانگکوکا
بذار قشنگ بهت توضیح بدم که دیگه سوالی واست نمونهیاقوت وی:نماد آرامش و آسایش خاطر
یاقوت جانگکوک: نماد تشویق و ترس و عشق
یاقوت جیمین:نماد شجاعت و شادیJk:
واو نمیدونستم که معنی هم دارن پس بخاطر همین که باید باهم ترکیب بشن چون همه حس ها باهمن که تکمیل میشن درسته؟؟
V:درسته و حالا بهتر که بریم تا شب نشده
Hopkook:
بریمم
V:وقتی وارد جزیره شدیم چشمانی بود که داشتن مارو میخوردن و کیه که توجه کنه خواستیم وارد قصر بشیم که یکی پرید تو آغوشم یا تعجب بهش نگاه کردم که زد رو شونم و گفت:
YOU ARE READING
ɦɛʀօֆ ɦɛǟʀȶ
Actionجی کی پسر رئیس یک قبیله توی یکی از جزایر مرجانی اقیانوس هست. البته خیلی زمان و مکان داستان مشخص نیست اما احتمالان جایی وسط اقیانوس آرام ، شاید هم جزایر هاوایی . اون که پسر ماجراجو و نترسی هست شیفته داستانهای خواهر بزرگش میشه. خواهرش برای اون و بق...