| آن سوی پرچین |🍃

گربه وحشیِ جذاب 🤤

.
.
.
.

.جین با دو لیوان نوشیدنی وارد اتاق شد ..
انگار این صحنه براش عادی بود ...

با حوله تمیز صورتاشونو پاک کرد
و نوازش کرد ..
" پسرا ...هیونگ براتون نوشیدنی و سیب زمینی آورده! ....

کوک گیج گردنشو بلند کرد
" ه..هیونگ رفت ؟؟ ..

جیمین چشماشو ریز کرد
" آره خرگوش ...خوبی ؟ چکارتون کرد ؟ ...

لپای کوک بیشتر سرخ شد و نگاهشو از جیمین دزدید
" ه..هیچی ...

چشمای گردشو به جین دوخت ...
" هیونگ ..امشب میخواین برید ماموریت ؟؟؟ ...
شوگا هیونگ گفت !! ...من و ته ته و جیمی چکار کنیم ؟؟..

جین سوالی به جیمین نگاه کرد ...
" آم ...هنوز نامجون چیزی نگفته ولی ...
فکر کنم ازت بخواد پیش پسرا بمونی تا ما برگردیم ..
یه جلسه فوری بین روئسای کمپانی های معروفه توی
نیویورکه.....فقط چند روز طول میکشه !

جیمین فعلا درگیر تنبیه اون جوجه فوکول بود
و نمیفهمید جین چی چی بلغور میکنه ....

با همون چشمای ریز شده که
نگاهشو از چشمای فراری کوک گرفت

" هیونگ میشه من پیش پسرا باشم تا غذا بخورن !
بعد میام تا ادامه کوفته رو درست کنیم

جین سری تکون داد و بلند شد

" باشه ....غذاتونو خوردید بیاید پایین ...

بلافاصله بعد بسته شدن  در
جیمین پتورو از روی دو پسر کشید

کوک هول شده دستشو جلوی عضوش گرفت
اما تهیونگ خوابیده که معلوم بود ...!!!

جیمین با چشمای گرد به عضو باد کردش خیره شد ‌..

" این ..این چرا ...

کوک سریع بالشتی برداشت
و کوبید روی عضو تهیونگ که پسر بیچاره
با داد از خواب پرید .....
همیشه ترجیه میداد بعد تنبیه الفاش بخوابه
تا این که با یه چیز داخلش توی خونه بگرده ....
بر خلاف کوک ...

" آخخخخخخ ..کوکککک مگه مرض..

...با دیدن صورت کنجکاو جیمین
توی نیم سانتیش خفه شد.....
" ه..هیونگ ...!!

جیمین چشمای گردشو به حالت قبلی برگردوند
و  با مهربونی لپ کمی تپل و سرخ تهیونگ رو نوازش کرد

" اون پیشی فوکول ....پس اینجوری تنبیهتون میکنه ...

تهیونگ مثل یه گربه زیر نوازشش خمار شد ...
کوک با حسادت زبونشو به گوشه لپش فشار داد ....
چرا جیمین  اونو اول ناز نکرد !!

اون یکی دست جیمینو کشید تا روی
لپ خودش بزاره ...

جیمین مهربون لبخندی به کوک زد و گونه کمی داغشو نوازش کرد
ببین اون آلفای بیشور ببین چه بلایی سر این دو تا بچه آورده
گربه وحشیِ جذاب