Chapter 21

570 43 4
                                    


هوا تاريک شده.سرشبه ولى اينجا کاملا تاريکه و فقط يکم نور ماه تابيده داخل.من سردم شده نميدونم زين چطور با اين وضعيت اينجا خوابش برد.

دستشو اروم از دورم باز کردم و سعى کردم اونطور لخت نگاش نکنم.

ازجام بلند شدم و رفتم سمت اتاقا.در اولو باز کردم و ملافه رو تختو برداشتم و رفتم انداختمش روى زين.

خم شدم لباسايى که رو زمين افتاده بود و بردارم ولى يه درد لعنتى پيچيد تو دلم و من چشمامو رو هم فشار دادم و رو زمين نشستم.

بدنم کرخت شده و حس ميکنم از کوه پرتم کردن پايين.
لباسامونو از رو زمين برداشتم و همه رو به جز شورتم ريختم تو لباسشويى.

من اينجا هيچ لباسى ندارم و باورم نميشه دارم تو يه خونه به اين بزرگى که حتى نميدونم مال کى هس لخت ميگردم.

رفتم تو همون اتاقى که رو تختيشو برداشته بودمو در کمدو باز کردم.

بيشتر کمد خالى بود ولى لباساى زين يه گوشه چيده شده بود.

من يه تى شرت خاکسترى از بين لباساش برداشتم و رفتم سمت حمام.

من فک ميکردم اين دفعه کل بدنم کبود شده باشه ولى هيچ اثرى از جاى دست زين و ريشش نبود.

زيرلب خنديدم و رفتم زير دوش.آب گرمو باز کردم و اين حس خيلى خوبى بود بعد از کارايى که کردم.

بازم موهامو با شامپوى زين شستم و بدنمو با حوله اش خشک کردم.

تقصير خودشه که همه کاراش يه دفعه ايه وگرنه من مجبور نميشدم از وسايلاى شخصيش استفاده کنم.(منو حوله ى زين همين الآن
يهويى:|خخخ)

تى شرت زينو پوشيدم و شورتمو که شسته بودم انداختم رو دسته صندلى که تو راهرو حموم بود تا خشک بشه.

تى شرتش خيلى برام گشاد نبود ولى بلند بود و تا رونم اومده بود.
زين:بهت ميادا

از جام پريدم.

زين با يه تى شرت و شلوار راحتى مشکى دم در آشپزخونه وايساده بود.

سرمو انداختم پايين.روم نميشد بهش نگاه کنم.
باربارا:ميدونى من لباس همرام نبود مجبور شدم برم سر کمدت.

من توضيح دادم و تى شرتو کشيدم پايين.بدنم تره و من زير اين هيچى نپوشيدم.

زين:مگه من گفتم چرا برداشتى که توضيح ميدى؟
گفت و اومد سمتم.ضربان قلبم تند شده و من ازش خجالت ميکشم چون باهاش بودم.

زين:ازم ناراحتى؟

من تند سرمو تکون دادم و گفتم:نه

زين:پس چرا نگام نميکنى؟!

لبمو گاز گرفتمو هنوز سرم پايين بود.انگشتشو گذاشت زير چونم و صورتمو گرفت سمت خودش ولى من بازم نگاش نکردم و لبم داره زخم ميشه چون دندونمو توش فشار ميدم.

Criminal(zayn malik)Where stories live. Discover now