my love ( part 2 )

917 52 15
                                    

واااییی دوست پسرم بود که داشت سمتم میومد و خورده بود به من

خب راستش من اصلا دوسش ندارم ولی به زور پدر و مادرم باهاش قرار گذاشتم چون مامانم میگفت که من هیچ وقت نمیتونم به هری برسم پس نباید بیخودی خودم رو تلف کنم

کریس اولش عصبانی شد ولی وقتی منو دید صورتش اروم شد

"عزیزم ببخشید الان ورقه هاتو جمع میکنم"

"نه نه نمیخاد خودم جمعشون میکنم"

با هم دولا شدیم هر چی سعی کردم نشد که ورقه ها رو از دستش بگیرم و وقتی اونا رو خوند چشماش از عصبانیت قرمز شد و توی چشام نگاه کرد

"تو .......تو دوباره داری دیوونه بازی هاتو شروع میکنی؟؟ اینا چیه ها؟؟؟!! این چیه؟؟!"

اینا رو با عصبانیت توی صورتم گفت و تا اومدم یه چیزی بگم محکم کوبید توی صورتم و اومد دوباره منو بزنه که یه دشت بزرگ و قوی دور مچش جمع شد

"تو حق ندازی دستت رو روی این دختر خوشگل بلند کنی احمق"

و وقتی توی صورتش نگاه کردم. دیگه نفسم بالا نمیومد

خدای من اون ...اون هری استایلز بود!!!

دی دی دی دینگ
اماده باشید برای قسمت بعد
خب مدرسه چطور بود؟؟
رای و نظر یادتون نره ها!!
بعدی امادس اگر به پنج تا برسه میزارم
دوستون دارم هوار تا♥♥

harry styles short storiesWhere stories live. Discover now