سارا: هری، تو...تو کابوس می بینی؟
هری:آره.
سارا: چرا؟
هری:خواب می بینم که اون توی بهشته.
سارا: ....؟
هری: و داره وه گریه گریه می کنه....به خاطر من که دارم توی آتش می سوزم.........
شرحی نمی تونم بدم،
فقط قسمتی از داستان "سارا"خواهد بود!!
سارا: هری، تو...تو کابوس می بینی؟
هری:آره.
سارا: چرا؟
هری:خواب می بینم که اون توی بهشته.
سارا: ....؟
هری: و داره وه گریه گریه می کنه....به خاطر من که دارم توی آتش می سوزم.........
شرحی نمی تونم بدم،
فقط قسمتی از داستان "سارا"خواهد بود!!