• 10 •

404 70 11
                                    

" عزیزم لطفا این درو وا کن"
هری التماس کرد.

"گمشو"

"نه"
با قاطعیت جواب داد

" گمشو و با والری باش!"
با لحن نیشداری گفتم.

صدای اهشو از طرف دیگ در شنیدم.

"عزیزم, خواهش میکنم"

جوابی ندادم و بجاش رو تختم دراز کشیدم.

من دیدم ک به اون تکست میداد, دیدم ک یه بار یا دوباری باهاش حرف میزد, فک میکنه من نمیدونم ,ولی من احمق نیستم.

چشامو بستم و داشتم سعی میکردم بخوابم ک صداشو از بیرون شنیدم

" دوستت دارم,خوشکله"

_______
Shit:')

Hal konid chjori darm up mikonama:|❤

Words (Pesrian Translate)Onde histórias criam vida. Descubra agora