" عزیزم لطفا این درو وا کن"
هری التماس کرد."گمشو"
"نه"
با قاطعیت جواب داد" گمشو و با والری باش!"
با لحن نیشداری گفتم.صدای اهشو از طرف دیگ در شنیدم.
"عزیزم, خواهش میکنم"
جوابی ندادم و بجاش رو تختم دراز کشیدم.
من دیدم ک به اون تکست میداد, دیدم ک یه بار یا دوباری باهاش حرف میزد, فک میکنه من نمیدونم ,ولی من احمق نیستم.
چشامو بستم و داشتم سعی میکردم بخوابم ک صداشو از بیرون شنیدم
" دوستت دارم,خوشکله"
_______
Shit:')Hal konid chjori darm up mikonama:|❤