"باشه نایل حتما!" لویی گفت و با مداد روی میزش بازی کرد."آها میفهمم، من دارم" اون با گوشی تلفن حرف میزد و بی توجه به هری که دو ساعت جلوی میز اون ایستاده.
لویی تو اتاق کار ماریا نشسته. ماری بهش گفت برای چند لحظه حواسش به کارها باشه اما لویی کل روزشو با نقاشی کردن روی پرونده ها تلف کرده و الانم داره با نایل حرف میزنه.
هری اخم میکنه 'قعطش کن' اون با حرص لبخونی کرد. میدونه که لویی داره اذیتش میکنه.
"نه نایل دیشب عالی بود" لویی خندید و به فرد روبروش نگاه نمیکرد.
"برای آخرین بار میگم تاملینسون باهات کار دارم باهاش خداحافظی کن"
هری دو تا دستاشو رو میز گذاشت و صورتشو نزدیک تر کرد. چین های صورتش معلوم شدن.لویی موبایل و اونطرف گوشش گذاشت و بلند گفت
"اوه خفه شو استایلز. میدونم دوسم داری اما الان تو محیط کاری جای این حرفا نیست"هری یه نفس عمیق کشید و انگشت اشارشو به نشونه ی تهدید بالا اورد.
-اوه پسر! می دونم هری اینو نگفت.
نایل پشت تلفن خنده ی بلندی کرد.
-بهتری بری، به زودی میبینمت."باشه" لویی خداحافظی کرد و گوشی رو تو جیبش گذاشت.
سرفه ی مصنوعی کرد. اون بعضی اوقات فکر میکنه استایلز بیش از حد صبوره و این باعث میشه حرص دادن اون کمی براش مشکل باشه.
"خب چیکار داشتی ؟" لویی پرسید و پوزخند زد.
"اون بهت چی گفت؟" هری با دندوناش لبشو می خورد و چشم از شو هرش برنمیداشت.
لویی دستای هری رو از میز برداشت و به عقب برد."ازش فاصله بگیر" اون غر زد.
"نایل باهات چیکار داشت؟" هری دوباره پرسید محکم و بلند تر. تن صداش خش دار شدن.
لویی مشغول جمع کردن چند تا ورقه شد"خب اون دعوتم کرد به یه مهمونی. مهمونی یکی از دوستای قدیمیم تو دانکستر." بدون اینکه با هری ارتباط چشمی برقرار کنه گفت.
پوزخند از لباش محو نمیشدن.
"مهمونی؟"
"گفت ماشین نداره، منم فردا میرم دنبالش. همین" لویی پرونده ها رو روی هم گذاشت و لباش و غنچه میکرد. اونا رو گذاشت یه گوشه و مشغول کار کردن با رایانه شد.
"مهمونی؟ تو دانکستر؟" هری با چشمای باز دوباره پرسید و ابرو هاشوبالا داد.
"استایلز مگه گوشات اشکال پیدا کرده! کارت و بگو عزیزم" لویی با دندوناش زبونشو گاز میگرفت تا نخنده.
"کدوم دوست قدیمیت؟"
مطمئنآ اگه هری بفهمه قراره لویی به خونه چه کسی بره نمیذاره. اون ازش نفرت داره.
YOU ARE READING
The Problems (larry persian)
Fanfictionمشکلات بعد از ازدواج. لویی و هری همه چی دارن ولی فقط یکم سلیقه هاشون فرق میکنه. شاید همیشه سکس راه حل خوبی نباشه.. اونا میتونن باهم این مشکلات و حل کنن یا مجبور میشن از هم جدا بشن؟ #larrystylinson