Chapter 5 : آقاى دوست دختر دزد

3.1K 273 298
                                    

سایکو هری و هری آدمکش به زل زدن بهم با ابروهای توهم رفته و قیافه های سردرگم ادامه دادن.
هردوشون هنوز‌ مچ دستامو گرفته بودن، پس منم خودمو دوباره به دیوار‌ چسبوندم.

" خیلی خب ، انقد زل نزنید ، جییز، من فقط داشتم شوخی میکردم وقتی اون تری سامو کشیدم وسط، لعنتی" من زمزمه کردم .

( threesome : سکس سه نفره )

با چشمای باز به کف زمین خیره شدم، فقط برای اینکه نگاهه اونارو ندید بگیرم .

شت ، خب من تقریبا نصفه داشتم شوخی میکردم .

تصمیم گرفتم ازین حالت مَنگشون استفاده کنم، پس پامو آوردم بالا و به اسلحه ی توی دست هری ادمکش ‌لگد زدم ، کاملا اماده بودم که همینجوری خیلی خفن پیش برم و اونو وسط هوا بگیرم ، ولی یهو فهمیدم که جفت مچ دستام هنوزم توسط اون دو تا هری گرفته شده .

هممون به اون اسلحه نگاه میکردیم که تو فاصله ی چند فوتی ما افتاد روی زمین و صدا داد.

"مرسی پامپکین."

سایکو هری نیشخند زد و قبل اینکه ولم کنه بهم نگاه کرد. بعد روی هریِ آدمکش پرید و اونو روی زمین میخکوب کرد. هری ادمکش‌با یه خرناس روی زمین افتاد ، فکش منقبض شده بودو عصبانیت توی چشماش موج میزد .
منم به زحمت سمت تفنگ رفتم .

"این لایزاعه! حالا هر جفتتون به من گوش‌میدید چون الان من کاپیتانم!"

من اعلام کردم و رسما داشتم نفس نفس میزدم، در حالیکه اون تفنگو توی دستام که به وضوح میلرزید نگه داشته بودم و این باعث شد هر دوتا هری توی جای خودشون خشک بشن و برگردن تا به من نگاه کنن .

هری ادمکش ‌اونی بود که نیشخند زد، زبونشو داخل دهنش حرکت داد و باعث شد فرو‌رفتگی‌ چال گونش معلوم شه ، چشماش یهو بالا اومدن و بالا پایین بدنمو نگاه کردن ، قبل اینکه دستاشو به نشونه ی یه تسلیم شدن ساختگی‌ بیاره بالا.

‌" ovviamente . mettere la pistola bambina ,prima di farti del male " (البته ، قبل از اينكه صدمه ببينى ، اسلحه رو بزار پايين دختر كوچولو)

اون به زبون ایتالیایی سلیس گفت ، صداش عمیق و خش دار بود و قضاوت کننده، و با اون سرفه ی کوچیکی که آخرش اضافه کرد میتونستم بگم چیزی که گفت یه توهین بود.

" تو چیزی ازش فهمیدی؟" من پرسیدم و به سایکو هری نگاه کردم که همون گیجی تو صورتش بود . اونم شونه هاشو در جواب بالا انداخت.

‌" من فکر کنم شنیدم گفت گوز .. "

( منظورش اون «farti» 👆 توی جمله ی هری ادمکشه که شبیه «fart» به معنای گاز معده شنیده میشه😐 )

سایکو هری گفت و باعث شد هری ادمکش با عصبانیت فکشو منقبض کنه، اون چشماشو بست و یه نفس عمیق کشید قبل اینکه دوباره بازشون کنه و به من با عصبانیت نگاه کنه.

The Styles Effect | CompleteWhere stories live. Discover now