خب
تو پارت قبل گفتم پارت بعدی منم نظر خودم رو میگم
با دلیل میگم
که چرا این رنگ رو انتخاب کردمراستی از این به بعد هم شما ها نیز دلیل انتخاب رنگ هاتون رو بگید*-*
و اینکه جوابم رو بُلد شده مینویسم
ساعت ۷ شب بود
[سرمه ای چون تاریکی هوا رو نشون میده و علاوه بر اون سفید*-* به خاطر ستاره ها تو آسمون شب به خاطر همین یه تضاد قشنگ ایجاد میکنه و نمیدونی از شب ترس داشته باشی یا نداشته باشی]
هدفون رو تو گوشش گذاش
[بلهههه این بخش مورد علاقمه پس صورتیییییی
میشه رنگ تیره هم بهش داد به خاطر اینکه آهنگ های غمگین هم تو گوش میدی ولی جون تولدشه غمگین رو فاکتور میگیریم]هیچکس که تولدش رو یادش نی البته از دید آماندا
[سبز پر رنگ چون نصور و تفکرش منفیه ولی البته باید رنگ تیره داد ولی چون تولدشه رنگ روشن تری و دور تری از مشکی یا سرمه ای میگیره
یعنی هر چه قدر هم ناراحت باشه بازم تولدش بیشتر مهمه براش]داره برای خودش کیک درست میکنه
[ووی وویی*-* برای منم نگه دار عوضی:/ خب صد البته رنگین کمون به غیر از رنگ های تیره حد فاصل رنگی تا یه رنگ دیگه😂]
اون اعتقاد داره روز تولد بهترین روزه و هر جور شده باید خودش رو خوشحال کنه
[سیم سیممممممم پسسس صورتیییی خوشحالی بیش از حد رو نشون میدهههه البته به علاوه نارنجی]پودر کیک رو برداشت و ریخت توی ظرف مواد لازم رو بهش اضافه کرد
[رنگ نداره اینجا گشنگی داره😂😂😂😂]
با آهنگ میخوند و میرقصید[ارغوانی و آبی روشن و زرد ]
خوشحاله که تنها زندگی میکنه[اینجا ادم بین کلمه خوشحال و تنها دوگانگی بهش دست میده:/ صورتی و بنفش تیره فکر کنم خوب باشه]
......درجه فر رو تنظیم کرد
یکم لرزش گرفت پس نیت کرد که بره و لباس گرم بپوشه
سیم هدفونش گیر کرد به درجه فر سیم رو باز کرد و رفت بالاداشت لباسش رو عوض میکرد که صدای زنگ در اومد
اماندا سراسیمه لباس پوشید و دویید سمت در
پاکتی زیر در افتاده بود
[اخجون کادو تولد:/ توش پول گذاشتن😂😂 سبزز سبزز😂😂]اون رو برداشت باز کرد
"امروزاخرین روز زندگیه ۲۰ سالگیته
ها ها مبارک باشه"
[امم متن یکم بار منفی داره ..یاد فیزیک افتادم:/.. قهوه ای خوبه فکر کنم]
ESTÁS LEYENDO
Colors can talk!
No Ficciónرنگ ها حس دارن باهات حرف میزنن هم غمگینن هم خوشحال هم عصبانی هم آروم همهی حس ها رو دارند...❤❣ #5 in nonfiction