یک هفته میگذره که دیگه پیامی ازش دریافت نکردم!
جالبه که منم بهش پیامی ندادم.
حس میکنم اون ناشناس ک اسمش نایله قرار نیست دیگه بترسه یا حوصلش سربره یا فاکخل بازی دربیاره و بهم پیام بده.مثله صدای بوق بعد از پایان تماس!
این هفته دقیقا همچین نقشی رو توی چتمون داشت.دلم میخواست برم کلوپ همیشگی.
همونی ک خیلی وقته بهش سر نزدمو همین باعث شده جما مهربون تر برخورد کنه.دلم گردش میخواست!
تنهایی گردش رفتنو دوس نداشتم.
میتونم برم کلوب و ینفرو پیدا کنم و بعد دوروز باهاش برم گردش!
بعد از این فکر بلافاصله بلند شدمو تی وی رو خاموش کردم.
ظرف تخمه هارو با خودم بردم آشپزخونه و بعد از نوشیدن یه لیوان آب پریدم توی اتاقم.
یه تیشرت مشکی ک عکس یه جمجمه داشت و تنگ بود همراه یه جین تنگ به همون رنگ و بقول جما دریده شده. چون کلی پارگی های بزرگ داشت و خب پوشیدن نپوشیدنش زیاد فرقی نمیکرد.
بوتای زرشکیمو پام کردمو بعد از ورداشتن یه کلاه هم رنگشون از اتاق بیرون زدم.
جما جای من روبروی تی وی نشسته بود و در حال لیس زدن آبنبات بود.
با دیدن من همونطور که آبنبات گوشه ی لپش بود و داشت ماهاشو بالای سرش جمع میکرد گفت: ععان کوعا داعی عیعی؟! (الان کجا داری میری؟! خندههههه)
ابروهامو بالا انداختمو با خنده گفتم: کلوب. گردش.!!! سروز دیگه بر میگردم جم؛)
چشمک زدمو قبل از اونکه بخواد چیزی بگه با برداشتن سوییچ از روی جا کلیدی دم در از خونه بیرون زدم.
میخوام خوش بگذرونم
و از الان باید به خودم قول بدم ک اگه توی کلوب پسری رو دیدم ک گیه بهش شک نکنم و نگم ک "این نایله؟!" .
چرا من تا حالا از نایل یه عکس نداشتم؟؟؟پوفففف بیخیال!
با دیدن ماشینم اوممم ینی ماشین منو جم!!! چشمام برق زد...خیلی وقته سوارش نشدم.
ماشین موزی رتگ دوس داشتنیم!!
مدل قدیمی ای داره اما جون میده باهاش گاز بدی و به تمام وجود به صدای قشنگ و راک موتورش گوش کنیییی اووومممم لعنتی خوشگلللل!!!!!هری ایز فاکینگ پانک
YOU ARE READING
Narry's Chats (persian)
Random+امروز یه اتفاق افتاد! _چی؟! +حس کردم دلم واست تنگ شد!!!!!! _ اوه...