*همون کنسرت*هری *با شیفتگی به لویی نگاه میکند*
فن: لری ایز سو ریل
زن *اشکها را از چشمهایش پاک میکند*: خیلی
فن:
زن:
فن: ولی مگه تو زنِ هَ___
زن: شششش
.
.
.
.منو قانع کنین چطور تعداد ووتا از سینا بیشتره
نمیشه لعنتیا چطور اینکارو میکنین؟؟😳🤤
YOU ARE READING
married to a larry shiper/persian translation
Fanfiction"من دوستت دارم همسر قشنگم"(wife) "شات آپ هری، تو گیی و همینه که هست." ~یا~ هری ازدواج کرده و زنش قسم میخوره اون عاشق لوییه. ~translate by ãvin~